امام زمان(ارواحنا فداه) را بهنر بشناسیم .

باسم رب المهدی

امام زمان را بهتر بشناسیم                                                     

                                           

نام:احمد

سال تولد:255یا256 هجری

ماه تولد:شعبان

روز تولد:نیمه ماه

لحظه تولد:سحرگاه جمعه

محل تولد:منزل پدری در سامرا

روز ظهور:عاشورایی که مصادف با جمعه باشد

مکان ظهور:مکه

پایگاه و مرکز حکومت:کوفه

محل زندگی:مسجد سهله

محل اقامت نماز جمعه:مسجد کوفه که هزار درب خواهد داشت و در ایام معمولی حدود 50 امام جماعت دارد.

نام کتاب: در گلستان دعا با باغبان

تهیه و تنظیم: هیئت عاشقان بقیه الله(عیه السلام) مشهد مقدس

 

منبع : کتابخانه بنیاد نیکوکاری سید الشهدا در گلستان معرفت 



:: موضوعات مرتبط: درباره امام زمان(ارواحنا فداه) , ,
:: برچسب‌ها: تولد , جمعه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : چهار شنبه 24 تير 1398
جملات آموزنده
پروردگارا

 

به من آرامش ده تا بپذيرم آنچه را که نمي توانم تغيير دهم .

 دليري ده تا تغيير دهم آنچه را که مي توانم تغيير دهم .

بينش ده تا تفاوت اين دو را بدانم .

مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنيا و مردم آن مطابق ميل من رفتار کنند. 

دکتر علی شریعتی

لبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخند

خداوندا
از بچگی به من آموختند همه را دوست بدارم
حال که بزرگ شده ام و
کسی را دوست می دارم
می گویند:فراموشش کن

دکتر علی شریعتی

لبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخند

 

 



:: موضوعات مرتبط: جملات آموزنده , ,
:: برچسب‌ها: سخنان آموزنده ، دکتر شریعتی ، مناجات ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : سه شنبه 23 تير 1398
ابیات آموزنده

 

عالمی را یک سخن ، ویران کند           روبهان مرده را شیران کند.

یک سخن فتنه انگیز جهانی را به ویرانی در می کشد و روبهان ناتوان را به شیران شرزه تبدیل می کند . { مصراع دوم تمثیل است برای مصراع اول ، پس مصراع دوم نیز در خدمت سحن ناصواب و فتنه انگیز است.}

آزمندی مکن تا کلامت موثر افتد

لبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخند

ای زبان تو بسزیانی مرمرا             چون تویی گویا، چه گویم من تورا؟

ای زبان همه آتش و هم خرمنی         چند این آتش در این خرمن زنی ؟

در نهان ، جان از تو افغان می کند         گر چه هر چه گویشش آن می کند

ای زبان هم گنجبی پایان تویی            ای زبان هم رنج بی درمان تویی

کیست  تردیدکند در اینکه زبان که عالی ترین وسیله تفاهم وتعلیم و تربیت وتماس با خدا در عبادت است ؟ در عین حال گاهی سرخ می شود و سر سبز را بر باد می دهد. آتش به خرمن های انسانی می زند، جنگ ها و پیکارها راه می اندازد.

لبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخندلبخند

 

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار آموزنده , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : سه شنبه 23 تير 1398
اطلاعات عمومی در مورد امام زمان(ارواحنا فداه)

امام مهدی کیست؟

وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است.

امام مهدی(عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود نامادرش نرجس یا نرگس است و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.     

                                                                                         

 

میلاد نور

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روزجمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

 

 

 

سیمای مهدی(عج)

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».

 

حجت خدا

روزی عثمان بن سعید بن عمری به همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کنند و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید به حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی که شما به آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم، حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم به چه منظوری آمده اید؟ همه گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پس از من بپرسید. همه گفتند: آری. در این لحظه ناگهان پسری که چهره درخشانی چون ماه داشت و از هر حیث به امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم این فرزند من است. مواظب باشید پس از من در دین دچار آشفتگی نشوید...

دوران زندگی

دوران زندگی امام زمان(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

1 ـ از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2 ـ غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3 ـ دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4 ـ دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: درباره امام زمان(ارواحنا فداه) , ,
:: برچسب‌ها: اطلاعات عمومی در مورد امام زمان(ارواحنا فداه) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : چهار شنبه 17 تير 1398
نظرسنجی

سلام بر روزه داران گرامی ، مخصوصا شیعیان واقعی آقا مهدی موعود(ارواحنا فداه) . میخواستم بدونم که اگه این هفته جمعه آقا امام زمان(ارواحنا فداه) ظهور کند انشاالله ، راست و حسینی بگین شما چقدر آمادگی دارین ؟ مدیونین اگه دروغ بگین . خوب فکر کنین بعدا پاسختونو توی نظرات بگین . ممنون .



:: برچسب‌ها: نظرسنجی , روزه داران , ظهور , آمادگی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : سه شنبه 16 تير 1398
خوش آمدگویی

سلام دوستان به وبلاگ من خوش آمدید . امیدوارم با خواندن مطالب وبلاگ من حالی به حالی شین . نظر یادتون نره .



:: برچسب‌ها: خوش آمد گویی , نظردادن , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : شنبه 6 تير 1398
جستجوی نویسنده

به دنبال یک نویسنده همیشه آنلاین و حرفه ایی برای وبلاگم میگردم . هرکس آمادگی دارد ، به این نشانی رایانامه بفرستد:mohammadrezafateminezhad@gmail.com


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : شنبه 27 تير 1394
آیا امام زمان(ع) از وقت ظهور خود آگاه‌اند؟ همه ما می‌دانیم كه خداوند، تبارك و تعالى، همه چیز را می‌د

آیا امام زمان(ع) از وقت ظهور خود آگاه‌اند؟

 
همه ما می‌دانیم كه خداوند، تبارك و تعالى، همه چیز را می‌داند و به همه امور واقف است. سؤال این است كه: آیا امام زمان (عج) نسبت به دقت دقیق ظهور خود آگاهى دارند یا خیر؟ ثانیاً تعیین زمان دقیق ظهور چه حكمى دارد؟


۱. تعیین وقت براى ظهور و فلسفه انتظار

 

در ادامه مطلب

 


انتظار منجى از سویى عاملى براى پایدارى و شكیبایى در برابر سختیها و مشكلات عصر غیبت و از سویى دیگر عاملى براى پویایى و تحرك شیعیان و آماده باش همیشگى آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگى خود را چنان سامان دهد كه هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندى در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.

 

همه ما می‌دانیم كه خداوند، تبارك و تعالى، همه چیز را می‌داند و به همه امور واقف است. سؤال این است كه: آیا امام زمان (عج) نسبت به دقت دقیق ظهور خود آگاهى دارند یا خیر؟ ثانیاً تعیین زمان دقیق ظهور چه حكمى دارد؟


۱. تعیین وقت براى ظهور و فلسفه انتظار


انتظار منجى از سویى عاملى براى پایدارى و شكیبایى در برابر سختیها و مشكلات عصر غیبت و از سویى دیگر عاملى براى پویایى و تحرك شیعیان و آماده باش همیشگى آنان است. براساس تعالیم ائمه معصومین(ع) منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگى خود را چنان سامان دهد كه هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندى در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.

به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده اى نامشخص هم بیم دهنده و هم نویدبخش است. بیم دهنده است؛ زیرا منتظر با خود می‌گوید شاید همین سال، همین ماه و یا همین روز ظهور رخ دهد پس باید آماده حضور در پیشگاه حجت خدا و ارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. و امیدبخش است؛ چرا كه منتظر می‌اندیشد شاید در آینده اى نزدیك ظهور رخ دهد و سختیها و مشكلات او به پایان برسد و لذا باید پایدارى و مقاومت ورزید و تسلیم جریانهایى نشد كه در پى غارت سرمایه‌هاى ایمانى و اعتقادی‌اند.

با توجه به مطالب یاد شده، می‌توان گفت كه تعیین زمان براى ظهور برخلاف مفهوم و فلسفه انتظار است و چه بسا منتظر را به سستى و یا ناامیدى بكشد؛ زیرا وقتى گفته شود كه تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده اى نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعى دچار سكون و ركود می‌شویم و به این بهانه كه هنوز تا ظهور فاصله داریم؛ از به دست آوردن آمادگى لازم براى ظهور خوددارى می‌كنیم.

از سویى دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانى كه به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدى و یأس می‌شویم و چه بسا كه در اصل اعتقاد به ظهور منجى آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نكته اى است كه در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.

از جمله در روایتى كه فضیل بن یسار از امام محمد باقر(ع) نقل كرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش كه »آیا براى این امر (برخاستن قائم(ع))، وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود:
كسانى كه براى این امر وقت تعیین می‌كنند، دروغ می‌گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تكرار كرد و آنگاه فرمود زمانى كه موسى(ع) قومش را براى رفتن به قرارى كه با پروردگارش داشت ترك كرد، به آنها وعده داد كه تا سى روز دیگر برمی‌گردد، اما زمانى كه خداوند ده روز دیگر بر آن سى روز افزود، قومش گفتند: موسى خلاف وعده كرد پس آن كردند كه كردند...1

داستان ارتداد قوم یهود و گوساله پرست شدن آنها در پى تأخیر ده روزه حضرت موسى در تاریخ مشهور است و این هشدارى است به همه كسانى كه در پى تعیین وقت براى ظهورند.

آنچه در روایات امام باقر(ع) در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانى دیگر در روایتى كه از امام موسى كاظم(ع) نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه می‌فرماید:
اگر به ما گفته می‌شد: این امر [ظهور قائم] تا دویست سال و یا سیصد سال دیگر واقع نمی‌شود؛ دلها سخت می‌شد و بیشتر مردم از اسلام برمی‌گشتند. اما گفته‌اند: این امر چه با شتاب پیش می‌آید و چه نزدیك است! تا دلهاى مردم الفت گیرد و فرج نزدیك احساس شود.
بنابراین همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگهداشتن مردم، حفظ شادابى و سرزندگى انتظار در آنها و یادآورى وظایف منتظران كنند و از پرداختن به موضوع زیان ظهور و تعیین وقت براى تان خوددارى نمایند2.


2. ظهور ناگهانى فرا می‌رسد

در بسیارى از روایاتى كه از پیامبر گرامى اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، این نكته مورد تأكید قرار گرفته كه ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانى و غیر منتظره فرامی‌رسد. از جمله در روایتى كه امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اكرم(ص) نقل می‌كند چنین آمده است:
به پیامبر(ص) عرض شد: اى رسول خدا آن قائم كه از نسل شماست چه وقت ظهور می‌كند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. »تنها خداوند است كه چون زمانش فرا رسد آشكارش می‌سازد. فرا رسیدن آن بر آسمانیان و زمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید«3و4.

امام باقر(ع)، نیز در تفسیر این آیه شریفه:
آیا چشم به راه چیزى جز آن ساعتند كه ناگاه و بی‌خبرشان بیاید؟5

می‌فرماید:
مراد از ساعت، ساعت [قیام] قائم(ع) است كه ناگهان برایشان بیاید6.

حضرت صاحب‌الامر(ع) نیز در یكى از توقیعات خود بر این نكته تأكید می‌ورزند كه ظهور ناگهانى و دور از انتظار فرا می‌رسد:
فرمان ما به یكباره و ناگهانى فرا می‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براى كسى سودى ندارد و پشیمانى از گناه كسى را از كیفر ما نجات نمی‌بخشد7.

این دسته از روایات از یكسو هشدارى است به شیعیان كه در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند و از سویى دیگر تذكرى به همه كسانى كه در پى تعیین وقت براى ظهورند.


3. نهى از تعیین وقت براى ظهور

چنانكه گفته شد؛ تعیین وقت براى ظهور جایز نیست و براساس روایات معصومین(ع) ما وظیفه داریم كسانى را كه به تعیین وقت براى ظهور می‌پردازند تكذیب كنیم. در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به برخى از این روایات اشاره می‌كنیم.

امام صادق(ع) در روایتى خطاب به محمدبن سلم می‌فرماید:
اى محمد! هر كس براى تو خبرى از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل كرد در تكذیب او درنگ نكن؛ زیرا ما [اهل بیت] براى هیچ كس وقت ظهور را تعیین نكرده ایم8.

در روایات دیگرى وقتى »مهزم« به امام صادق(ع) عرض می‌كند:
فدایت شوم، در مورد این امرى كه ما در انتظار آنیم، مرا آگاه كنید كه چه زمانى واقع می‌شود؟

آن حضرت می‌فرماید:
اى مهزم! آنان كه [براى این امر] تعیین وقت می‌كنند دروغ می‌گویند و آنها كه [در این امر] شتاب می‌كنند نابود می‌شوند و كسانى كه تسلیم می‌شوند نجات می‌یابند9.

همچنین در توقیعى كه از ناحیه مقدسه صاحب‌الزمان(ع) در پاسخ به پرسشهاى »اسحاق بن یعقوب« وارد شده چنین می‌خوانیم:
اما آشكار شدن فرج، به اراده خداوند است و آنان كه [براى ظهور] وقت تعیین می‌كنند دروغ می‌گویند10.

توجه به روایات یاد شده به خوبى این نكته را بر ما روشن می‌سازد كه ما نه تنها حق نداریم به استناد برخى رویدادهاى اجتماعى و یا حوادث طبیعى به پیش بینى زمان ظهور و تعیین وقت براى آن بپردازیم؛ بلكه بر ما لازم است كه ادعاى كسانى را كه مدعى دانستن زمان ظهورند تكذیب كنیم و جلوى نشر این‌گونه ادعاها را بگیریم.

فلسفه این حكم نیز روشن است؛ شما تصور كنید اگر هر از چندى زمانى براى ظهور تعیین شود و ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمی‌شوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجى از دست نمی‌دهند؟!


4. زمان ظهور، رازى از رازهاى خدا

براساس آنچه تاكنون بیان شد این احتمال كه زمان ظهور را تنها خداوند، تبارك و تعالى، می‌داند تقویت می‌شود و می‌توانیم بگوییم: حضرت مهدى (ع) نیز منتظر روزى هستند كه با اذن خداوند حركت نجات بخش خود را آغاز كنند. اما از برخى دیگر از روایات چنین برمی‌آید كه خداوند، زمان فرا رسیدن امر فرج را چون بسیارى دیگر از رازهاى آفرینش براى پیامبر خود حضرت محمد(ص) آشكار ساخته و آن حضرت نیز آن را براى وصىّ خود امیر مؤمنان(ع) و ایشان نیز آن را براى فرزندشان امام حسن مجتبى(ص) و... همینطور هر امام براى امام پس از خود آشكار ساخته است. ولى آنها اجازه آشكار ساختن آن را براى دیگران ندارند.

در قسمتى از وصایاى امام صادق(ع) به ابوجعفر محمدبن نعمان، معروف به »مؤمن الطاق« با اشاره به زمان فرا رسیدن امر فرج چنین آمده است:
اى فرزند نعمان! عالم (امام) نمی‌تواند از همه آنچه كه می‌داند، تو را آگاه سازد؛ زیرا آن [زمان] راز خداست كه خداوند آن را به جبرئیل(ع)؛ جبرئیل(ع) آن را به محمد(ص)؛ محمد(ص) آن را به على(ع)؛ على(ع) آن را به حسن(ع)؛ حسن(ع) آن را به حسین(ع)؛ حسین(ع) آن را به على(ع)؛ على(ع) آن را به محمد(ع)؛ و محمد(ع) آن را به دیگرى [امام ششم] عرضه داشته است. پس شتاب مكنید...11.

همچنین در روایت دیگرى كه از امام محمد باقر(ع) نقل شده آن حضرت در پاسخ یكى از یاران خود كه می‌پرسد: »كاش به ما می‌فرمودید این امر (ظهور امام مهدى(ع)) چه زمانى خواهد بود تا به آن خبر شادمان شویم« مطالبى را بیان می‌كنند كه از آنها استفاده می‌شود كه ایشان وقت ظهور را می‌دانند اما بنابر مصالحى از بیان آن خوددارى می‌كنند.12

بنابراین در مورد این مطلب كه آیا امام زمان(ع) از زمان ظهور خود آگاه است یا خیر اظهارنظر قطعى و صریحى نمی‌توان كرد و هر دو احتمال از روایات قابل‌استفاده است.

سخن آخر این‌كه براساس روایات قطعى و تردیدناپذیر، وظیفه ما انتظار فرج، نزدیك دیدن ظهور و كسب آمادگى كامل براى فرا رسیدن این روز فرخنده است. بنابراین باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد كه اصل موضوع »انتظار فرج« به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادى شیعه با طرح مباحث فرعى و حاشیه‌اى چون زمان ظهور، نحوه زندگى حضرت در زمان غیبت و... مورد بی‌توجهى یا كم توجهى قرار گیرد و از وظایف اصلى منتظران در زمان غیبت، غفلت شود.


:: موضوعات مرتبط: غیبت امام(ارواحنا فداه) , ,
:: برچسب‌ها: زمان ظهور ، اطلاع امام زمان(ارواحنا فداه) از زمان ظهور ، تعیین وقت برای ظهور و فلسفه انتظار ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : چهار شنبه 17 تير 1394
دلیل غیبت امام زمان(ارواحنا فداه)
علت غیبت و پنهان بودن امام دوازدهم(عج) چیست؟
پرسش
شیعه می‌گوید: پنهان شدن امام دوازدهم(عج) در غار، به جهت ترس از ستمگران است، پس وقتی این خطر با به قدرت رسیدن حکومت‌های شیعه مانند عبیدی‌ها (فاطمی‌ها) و آل بویه‌ها و صفوی‌ها و دولت فعلی ایران رفع شد، چرا ظهور نکرد؟!
پاسخ اجمالی

منظور از غیبت امام دوازدهم(عج) پنهان شدن آن حضرت در غار و زندگی دور از مردم نیست، بلکه آن حضرت در بین مردم زندگی و رفت و آمد می‌کنند و همانند دیگر افراد جامعه، یک زندگى عادى دارند، حضرت مردم را می‌بینند و آنها را می‌شناسند مردم نیز حضرت را می‌بینند، اما ایشان را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که ایشان همان حضرت مهدی موعود(عج) هستند تا وقتی که زمان ظهور فرا برسد و ایشان خود را به عنوان امام و پیشواى شیعیان جهان، به مردم معرّفى خواهند کرد؛ زیرا امر غیبت و ظهور حضرت مهدی به اراده و فرمان الهی است و هر گاه خدای تعالی اراده فرماید واقع خواهد شد.
غیبت امام علاوه بر حفظ جان امام مهدی(عج) علت‌ها و حکمت‌های دیگری نیز دارد از جمله:

1. ایجاد زمینه اجرای احکام الهی در جامعه.

2. امیدبخشیدن به مؤمنان و منتظران

3. تربیت و خودسازى؛ در روایات زیادی بیان شده است که؛ امام زمان(عج) در دوران غیبت به‌طور مداوم مراقب حال پیروان خویش است.

4. پاسدارى آیین خدا در جلو گیری از آمیختن آن با سلیقه‌ها و افکار شخصى.

5. امام زمان(عج) در زمان غیبت همچون خورشید پشت ابر است که مردم از برکات و هدایت‌های پنهان و آشکار امام زمان (عج) بهره‌مند هستند.

پاسخ تفصیلی

امامت، همان ادامه مسیر نبوّت است[1] و امام تمام ویژگی‌‏هاى یک نبى را دارد، مگر این‌که دیگر بر او وحى نشده و نزول آیات قطع می‌‏شود. امام و پیشوای دینى در اسلام از سه جهت ممکن است مورد توجه قرار گیرد:

1. از جهت حکومت اسلامی؛ یعنی اقدام براى برقرارى حکومت و رها نمودن مردم از سلطه حاکمان جور

2. از جهت بیان معارف و احکام اسلامی

3. از جهت رهبرى و ارشاد حیات معنوى‏

شیعه معتقد است همان‌طور که جامعه اسلامى به هر سه جهت نامبرده نیازى ضرورى دارد، کسى که متصدى اداره جهات نامبرده است و پیشوائى جماعت را در آن جهات به عهده دارد، از ناحیه‌ی خدا و رسول باید تعیین شود و البته پیغمبراکرم(ص) نیز به امر خدا تعیین فرموده است.[2] پس، سه مورد بیان شده، عمده‌‏ترین وظایف امام را نشان می‌‏دهند.

انجام این وظایف در صورتی ممکن است که جان امام و سلامتی او حفظ شود. امام نیز وظیفه دارد برای حفظ دین، جان خود را حفظ نماید. همان‌طوری که انجام وظایف پیامبر نیز منوط به حفظ جان و سلامتی اوست. بر همین اساس است که وقتی پیامبر اکرم(ص) اوضاع مکه را نامساعد و جان خویش را در معرض خطر دیدند با یک برنامه امنیّتی حساب شده امام علی(ع) را به‌جای خویش گذاشته و مخفیانه به همراه ابوبکر به غار ثور رفته و در آنجا برای مدتی مخفی شدند و در یک شرایط مناسب مکه را به مقصد مدینه ترک کردند؛ زیرا زندگی و سلامت شخص پیامبر اکرم(ص) شرط دوام نزول وحی و بقای اسلام در آن برهۀ زمانی خاص بود.

لازم به تذکر است غیبت امام زمان(عج) به‌صورت پنهان شدن در غار نیست، بلکه آن‌حضرت نیز، همانند دیگر افراد جامعه، یک زندگى عادى دارند، در بین مردم رفت و آمد می‌کنند و مردم او را می‌بینند اما ایشان را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که ایشان همان حضرت مهدی موعود هستند.[3] وقتی که زمان ظهور فرا برسد، ایشان خود را به عنوان امام و پیشواى شیعیان جهان، به مردم معرّفى خواهند کرد؛ زیرا امر غیبت و ظهور حضرت مهدی(عج) به اراده و فرمان الهی است و هر گاه خدای ‌تعالی اراده فرماید واقع خواهد شد.

از طرف دیگر غیبت امام مهدی(عج) علاوه بر حفظ جان آن حضرت، علت‌ها و حکمت‌های دیگری نیز دارد از جمله:

1. ایجاد زمینۀ اجرای احکام الهی در جامعه: اگر شرایط نابسامان اجتماعى و عدم آمادگی امت اسلامى، به گونه‌ای باشد که امام نتواند برخى از وظایف را که جنبه طرفینى دارد و اتمام آن به مساعد شرایط امت وابسته است انجام دهد،[4] مطمئناً باید به دنبال ایجاد آن زمینه‌ها و شرایط باشیم که آماده شدن آنها نیاز به زمان زیادی دارد مخصوصاً اگر به دنبال حکومت جهانی و پیاده کردن دستورات اسلام در تمام گیتی باشیم که هدف اسلام چیزی جز این نیست، چنان‌که قرآن می‌فرماید: «ما می‌‏خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم!».[5]

2. امیدبخشى: اعتقاد به امام زنده‌اى که هر لحظه امید به ظهور آن است، همچون زنده بودن فرمانده در میدان جنگ است که موجب دلگرمى و امید به پیروزى در سربازان است.

3. اثر تربیتى و خودسازى: در روایات زیادی بیان شده است که؛ ائمه اطهار(ع) همه هفته پرونده‌ی اعمال پیروان خویش را می‌بینند[6] که در دوران غیبت، امام مهدی(عج) مراقب حال پیروان خویش است و همه هفته بر اعمال آنها نظر می‌افکند. توجه به این نظارت امام زمان(عج) می‌تواند تأثیر ویژه‌اى روى افراد بگذارد؛ زیرا مؤمنان منتظر، خود و اعمال خود را حاضر در محضر آن وجود شریف می‌دانند و از ترس این‌که مبادا خاطر آن عزیز را مکدر نمایند و موجب ناراحتى و یا محروم از عنایت ویژه ایشان شوند، مواظب اعمال و رفتار خویش بوده و براى قرب بیشتر و جلب توجه خاص آن‌حضرت، در راه تعالى و آمادگى بیشتر تلاش می‌نمایند.

4. پاسدارى دین خدا: امام على(ع)، در کلامى نورانى و کوتاه، لزوم وجود رهبران الهى در هر عصر و زمان را بیان فرموده: «بلى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا یَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُه‏»؛[7] بله، هیچ‌گاه زمین از قیام کننده‌ی با حجّت و دلیل خالى نمی‌ماند. خواه ظاهر و آشکار باشد، یا بیمناک و پنهان از دید مردم. تا دلایل روشن الهى ضایع نگردد، و به فراموشى نگراید.

مقصود از «ظاهراً مشهوراً» (آشکار)، اولیای الهی و جانشینانشان است که قدرت و توانایی بر اظهار علم و عمل به آن، دارند، در میان مردم آشکارا زندگی می‌کنند و به هدایت آنها می‌پردازند؛ یعنی انبیا و یازده امام معصوم(ع) که این وظیفه الهی را آشکارا انجام دادند. و مقصود از «خائفاً مغموراً» (بیمناک و پنهان از دید مردم)، کسى است که به امر و مصلحت الهی چنان موقعیّتی را ندارد؛ یعنی حضرت حجّت منتظر(ع)؛ آن‌حضرت به جهت دشمنان زیادى که دارد، و دوستان مخلص او اندک‌اند، به امر الهی از دید مردم پنهان است و ظهور و آشکار شدن او به امر الهی و در موقعیّت مناسب تحقق پیدا خواهد کرد، اما آن‌حضرت وجود دارد؛ هر چند ظاهر نیست، و وجود او براى بشر لطفى از سوی خدای متعال است و ظهور او لطفى دیگر و بالاتر. همچنین شیعه معتقد است که این سخن امام علی(ع) تصریحى است از طرف آن بزرگوار، بر لزوم امامت میان مردم در تمام زمان‌ها تا وقتى که تکلیفى وجود دارد، و امام با حجّت و برهان الهى بر امور مردم رسیدگى می‌کند و بر طبق حکمت الهى وجود او ضرورت دارد.[8] بنابراین، خداوند هرگز خلق خودش را از حجّت و هادى و راهنما خالى نگذاشته است؛ خواه پیامبرى بوده باشد یا کتاب آسمانى بازمانده از پیامبران یا امام معصوم ظاهر یا پنهان از دید مردم و یا سنّت و سیره و روش آنان.

با گذشت زمان و آمیختن سلیقه‌‏ها و افکار شخصى به مسائل مذهبى و گرایش‌هاى مختلف به سوى برنامه‌هاى ظاهر فریب مکتب‌هاى انحرافى و دراز شدن دست مفسده جویان به سوى مفاهیم آسمانى، اصالت پاره‌اى از این قوانین از دست می‌رود و دست‌خوش تغییرات زیان‌بخشى می‌گردد.

این آب زلال که از آسمان وحى نازل شده، با عبور از مغزهاى این و آن، تدریجاً تیره و تار گشته، صفاى نخستین خود را از دست می‌دهد و با آرایش‏ها و پیرایش‏هاى کوته بینانه افراد و افزودن شاخ و برگ‌هاى تازه به آن، چنان می‌شود که گاهى بازشناسى مسائل اصلى دچار اشکال می‌گردد.

با این حال، آیا ضرورى نیست که در میان جمع مسلمانان کسى باشد که مفاهیم فنا ناپذیر تعالیم اسلامى را در شکل اصلی‌اش حفظ و براى آیندگان نگه‌دارى کند؟ آیا مجدداً وحى آسمانى بر کسى نازل می‌شود؟ مسلماً نه! زیرا با خاتمیت دین اسلام باب وحى براى همیشه بسته شده است. پس چگونه باید آیین اصیل حفظ گردد و جلوى تحریفات و تغییرات و خرافات گرفته شود و این آیین براى نسل‌هاى آینده محفوظ بماند، آیا جز این است که باید این رشته به وسیله‌ی یک پیشواى معصوم ادامه یابد، خواه آشکار و مشهور باشد، یا پنهان و ناشناس،[9] تا «دلایل الهى و نشانه‌هاى روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشى نگراید». سینه‌ی امام زمان(ع) و روح بلندش، صندوق آسیب‌ناپذیر حفظ اسناد آیین الهى است که همه‌ی اصالت‌هاى نخستین و ویژگی‌هاى آسمانى این تعلیمات را در خود نگاه‌دارى می‌کند.

4. تربیت یاران و افراد و کادر مورد نیاز حکومت جهانی: از برکات امام زمان(عج) در زمان غیبت این است که گروهى شایسته در پرتو این ارتباط، تدریجاً ساخته شوند. امام زمان(عج) شخصیتى است بى‌همتا که دل‌هاى آماده، در هر جا که باشند، تحت تأثیر جذبه‌ی مخصوص اشعه‌ی نیرومند و پر دامنه‌ی شخصیتش، قرار می‌گیرند و از این طریق آن امام معصوم می‌تواند به تربیت نفوس بپردازد، هر چند خود نفوس، چندان آگاه نباشند.[10]

5. امام زمان(عج) در زمان غیبت همچون خورشید پشت ابر است.[11] همان‌طوری که مردم از نور و گرما و انرژی‌های بی‌شمار خورشید پشت ابر بهره می‏برند، در زمان غیبت نیز از برکات و هدایت‌های پنهان و آشکار امام زمان(عج) بهره‌مند هستند. بنا بر این، علت غیبت منحصر در عدم امنیت حفظ جان حضرت مهدی(عج) نیست.

 


[1]. آل یاسین، محمد حسن، أصول الدین، ص 276، مؤسسه آل یاسین، قم، چاپ اول، 1413ق؛ سبحانى، جعفر، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ج 4، ص 13، المرکز العالمی للدراسات الإسلامیة، قم، چاپ سوم، 1412ق.

[2]. طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص 175 – 176، دفتر نشر اسلامی، قم، چاپ سیزدهم، 1378ش.

[3]. «رُوِیَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ الْعَمْرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَیَحْضُرُ الْمَوْسِمَ کُلَّ سَنَةٍ یَرَى النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُمْ وَ یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ»؛ شیخ صدوق، من ‏لا یحضره ‏الفقیه، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 2، ص 520، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413ق.‏

[5]. قصص، 5.

[6]. ر.ک: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 1، ص 219 – 220، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق؛ بحرانى، سید هاشم، البرهان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 838 – 845، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416ق.

[7]. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات أو الإستنفار و الغارات، محقق و مصحح: حسینی، عبدا لزهراء، ج 1، ص 91، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ اول، 1410ق؛ شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق و مصحح: صبحی صالح، ص 497، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.

[8]. سید رضی، تنبیه الغافلین و تذکرة العارفین، مترجم: کاشانی، ملا فتح الله، ج 2، ص 669، انتشارات پیام حق، تهران، چاپ اول، 1378ش؛ بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، ج 5، ص 326، دفتر نشر الکتاب، بی‌جا، چاپ دوم، 1362ش.  

[9]. مکارم شیرازى، ناصر، حکومت جهانى مهدى(عج)، ص 229 – 226، نسل جوان، قم، چاپ پنجم، 1386ش.

[11]. ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 207، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1395ق.



:: موضوعات مرتبط: غیبت امام(ارواحنا فداه) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : شنبه 13 تير 1394
فرمایشات مقام معظم رهبری درمورد امام زمان(ارواحنا فداه)

خورشید فروزان

امروز وجود مقدس حضرت حجت - ارواحنا فداه - در میان انسان های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است.

...برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولی خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است; او را می بیند و با او مرتبط است. (1)

مهدی موعود (عج)، مظهر رحمت و قدرت حق و مظهر عدل الهی است و کسانی که بتوانند با این کانون شعاع رحمت و تفضلات الهی، ارتباط روحی و معنوی برقرار کنند، در تقرب به خداوند، توفیق بیشتری می یابند; زیرا نفس توسل و توجه و ارتباط قلبی با آن حضرت، موجب عروج و رشد روحی و معنوی انسان می شود. (2)

... یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه » ; به عنوان «حجة الله علی عباده » ; به عنوان «صاحب زمان » و «ولی مطلق الهی در روی زمین » وجود دارد. برکات وجود او، [و] انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می رسد... این خورشید معنوی و الهی بازمانده اهل بیت علیهم السلام است. (3)

ولی عصر - صلوات الله علیه - میراث بر همه پیامبران الهی است. (4)

امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجا همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده، اما حضور دارد. (5)

امام زمان (عج) امانت و گوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی گمان بیش از هر زمان، متوجه و مراقب این ملت است. (6)

نقش مهدویت

امید

اعتقاد به مهدویت، به وجود مقدس مهدی موعود - ارواحنا فداه - امید را در دلها زنده می کند. هیچ وقت انسانی که معتقد به این اصل است، نا امید نمی شود; چرا؟ چون می داند یک پایان روشن حتمی، وجود دارد... سعی می کند که خودش را به آن برساند. (7)

اعتقاد به قضیه مهدی (عج) و موضوع ظهور و فرج و انتظار، گنجینه عظیمی است که ملت ها می توانند از آن، بهره های فراوانی ببرند. شما کشتی ای را در یک دریای طوفانی فرض کنید. اگر کسانی که در این کشتی هستند، عقیده داشته باشند; که اطراف آنها تا هزار فرسنگ، هیچ ساحلی وجود ندارد و آب و نان و وسایل حرکت اندکی داشته باشند، کسانی که در این کشتی هستند، چه کار می کنند؟ آیا هیچ تصور می شود که اینها برای آن که حرکت کنند و کشتی را پیش ببرند، تلاشی بکنند ؟ نه، چون به نظر خودشان، مرگشان حتمی است. وقتی انسان مرگش حتمی است، دیگر چه حرکت و تلاشی باید بکند؟ امید و افقی وجود ندارد. یکی از کارهایی که می توانند انجام دهند، این است که در این مجموعه کوچک، هرکس به کار خودش سرگرم شود. آن کسی که اهل آرام مردن است، بخوابد تا بمیرد و آن که اهل تجاوز به دیگران است، حق دیگران را بگیرد تا آن که چند ساعتی بیشتر زنده بماند.

طور دیگر هم این است که کسانی که در همین کشتی هستند، یقین داشته باشند و بدانند که در نزدیکی آنها، ساحلی وجود دارد. حالا اگر دور و یا نزدیک است و چقدر کار دارند تا به آن جا برسند، معلوم نیست. اما قطعا ساحلی که در دسترس آنها است، وجود دارد. این افراد چه کار می کنند؟ اینها تلاش می کنند که خود را به آن ساحل، برسانند و اگر یک ساعت هم به آنها وقت داده بشود; از آن یک ساعت برای حرکت و تلاش صحیح و جهت دار استفاده خواهند کرد، و فکرشان را روی هم خواهند ریخت و تلاش شان را یکی خواهند کرد تا شاید بتوانند خود را به آن ساحل برسانند .

«امید» ، چنین نقشی دارد . همین قدر که امیدی در دل انسان به وجود آمد، مرگ بال های خود را جمع می کند و کنار می رود. امید موجب می شود، انسان تلاش و حرکت کند; پیش ببرد; مبارزه کند و زنده بماند. فرض کنید ملتی در زیر سلطه ظالمانه قدرت مسلطی، قرار دارد و هیچ امیدی هم ندارد. این ملت مجبور است، تسلیم بشود. اگر تسلیم نشد، کارهای کور و بی جهتی انجام می دهد; اما اگر این ملت و جماعت، امیدی در دلشان باشد و بدانند که عاقبت خوبی حتما وجود دارد، اینها چه می کنند؟ طبیعی است که مبارزه خواهند کرد و مبارزه را نظم خواهند داد و اگر مانعی در راه مبارزه وجود داشته باشد، او را برطرف خواهند کرد.

بشریت در طول تاریخ و در حیات اجتماعی، مثل همان سرنشینان یک کشتی طوفان زده، همیشه گرفتار مشکلاتی از سوی قدرتمندان، ستمگران، قوی دستان و مسلطین بر امور انسان های مظلوم بوده است. امید، موجب می شود که انسان، مبارزه کند و راه را باز نماید و پیش برود. وقتی به شما می گویند انتظار بکشید; یعنی، این وضعیتی که امروز شما را رنج می دهد و دلتان را به درد می آورد، ابدی نیست و تمام خواهد شد. ببینید چقدر انسان، حیات و نشاط پیدا می کند. این، نقش اعتقاد به امام زمان - صلوات الله علیه و ارواحنا فداه - است. این نقش اعتقاد به مهدی موعود می باشد. این عقیده است که شیعه راتا امروز، از آن همه پیچ وخم های عجیب وغریبی که در سرراهش قرار داده بودند ، عبور داده است. (8)

مجاهدت

ایمان و اعتقاد به امام زمان (عج)، مانع از تسلیم شدن است و ملت های با ایمانی که حضور قطب عالم امکان را در میان خود احساس می کنند، از حضور او امید و نشاط می گیرند و برای مجد و عظمت اسلام، مبارزه و مجاهدت می کنند و با تکیه بر همین امید درخشان بود که ملت بزرگ ایران، پرچم اسلام را به اهتزاز در آورد و افتخار طول تاریخ بشر و تاریخ اسلام شد. (9)

عقیده به امام زمان (عج) نمی گذارد مردم تسلیم بشوند; به شرطی که این عقیده را درست بفهمند . وقتی که این عقیده به طور حقیقی در دل ها جا بگیرد، حضور امام غایب در میان مردم حس می شود. (10)

چند خصوصیت در این عقیده «مهدویت » هست که این خصوصیات برای هر ملتی، در حکم خون در کالبد و در حکم روح در جسم است. یکی، «امید» است. گاهی اوقات دست های قلدر و قدرتمند، ملت های ضعیف را به جایی می رسانند که امیدشان را از دست می دهند. وقتی امید را از دست دادند، دیگر هیچ اقدام نمی کنند; می گویند چه فایده ای دارد ؟ ما که دیگر کار از کارمان گذشته است ، با چه کسی در بیفتیم ؟ چه اقدامی بکنیم؟ برای چه تلاش بکنیم ؟ ما که دیگر نمی توانیم! (11)

مصلح کل

آرزوی همه بشر ، وجود چنین عنصر والایی است. عقده های فرو خورده انسان ها در طول تاریخ ، چشم به انتهای این افق دوخته است; تا انسان والا و برگزیده ای از برگزیدگان خدا بیاید ، تار و پود ظلم و ستم را - که انسان های شریر درهمه تاریخ تنیده اند - از هم بدرد. (12)

همه ادیان و مذاهب، عقیده دارند که یک منجی و یک دست مقتدر الهی در مقطعی از تاریخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور، معجزه گری خواهد کرد. (13)

همه فرق اسلامی، معتقدند که مهدی (عج) از نسل طیب و طاهر پیغمبر، عالم را مملو از عدل و داد و برای اقامه دین خدا و حق الهی قیام خواهد کرد.

غیر مسلمان ها هم به نحوی، معتقد به یک آینده مطلوب و درخشانی برای بشریت هستند که با همین مساله مهدویت، تطبیق می کند. (14)

همه مسلمانان ، حقیقت مهدی موعود را، از طریق روایات خدشه ناپذیری که از نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و اولیای دین رسیده است، قبول دارند. (15)

مساله مهدی موعود، متفق الیه میان همه مسلمانان است و شیعه و سنی به وجود منجی و مصلحی با آن خصوصیات معترف اند که خواهد آمد و سراسر گیتی را از عدل و داد پر خواهد کرد. (16)

این عقیده که همه مسلمان ها هم به آن معتقدند، مخصوص شیعه نیست. البته در خصوصیات و جزئیاتش، بعضی فرق، حرف های دیگری دارند; اما اصل این که چنین دورانی پیش خواهد آمد و یک نفر از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله چنین حرکت عظیم الهی را انجام خواهد داد و «یملا الله به الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» بین مسلمان ها متواتر است، همه این را قبول دارند . این عقیده از آن عقاید بسیار کارگشا است. (17)

شیعه و مهدویت

فرقی که ما شیعه ها، با دیگران و بقیه فرق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را می شناسیم; اسمش را می دانیم; تاریخ ولادتش را می دانیم; پدر و مادر عزیزش را می شناسیم و قضایایش را می دانیم; ولی دیگران اینها را نمی دانند. آنها عقیده پیدا نکردند، یا باخبر نشدند و نمی دانند; ولی ما می دانیم، تفاوت این جا است. به همین دلیل است که توسلات شیعه، زنده تر، پر شورتر، با معناتر و با جهت تر است. (18)

خصوصیت اعتقاد شیعه در این مساله، این است که یک موضوع کلی را با همه خصوصیاتش، با معرفی کامل شخص می شناسد، در ابهام نیست.

ما، ولی و سید خود را، سرور و سالار عالمیان - را که امام ما - است می شناسیم. پدر، مادر، تاریخ تولد و قضایای ولادت مبارک او را می دانیم. کسانی این قضایا را با خبرهای صادق و موثق نقل کرده اند، همه اینها برای ما روشن است; لذا ما می دانیم که عشق ما، دل ما و ایمان ما، متوجه و متعلق به کیست. (19)

این حقیقت، در هیچ جای جهان اسلام، مثل محیط زندگی ملت عزیز ما و شیعیان، این برجستگی و این چهره درخشان و این روح پر تپش و پر امید را ندارد. این به خاطر آن است که ما، به برکت روایات متواتره خودمان، شخص مهدی موعود (عج) را با خصوصیاتش می شناسیم. (20)

عید الله الاکبر

روز ولادت مهدی موعود - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - حقیقتا روز عید همه انسان های پاک و آزاده عالم است. فقط کسانی در این روز، ممکن است احساس شادی و خرسندی نکنند که یا جزو پایه های ظلم و یا جزو پیروان طواغیت و ستمگران عالم باشند; و الا کدام انسان آزاده ای است که از گسترش عدالت، از بر افراشته شدن پرچم دادگری و رفع ظلم در سراسر جهان، خرسند نشود و آن را آرزو نکند! (21)

تفاوت عید ولادت «حضرت بقیة الله » با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت می کنند; اما عید ولادت حضرت بقیة الله به آینده نوید می دهد. برای همین است که دل های مؤمنان، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم، وابسته است. (22)

روز نیمه شعبان، روز امید و ایمان به آینده، روز مجاهدان پاکباز و صادق و روز نگاه به آینده روشن و تلاش برای آن است. (23)

روز ولادت حضرت مهدی موعود - ارواحنا فداه - یک عید حقیقی، برای همه افراد بشر و آن کسانی که ستمی کشیدند; رنجی بردند; دلی سوزاندند; اشکی ریختند و انتظاری کشیدند و کسانی که با مشاهده ناملایمات، در طول حیات خود و در هر نقطه ای از عالم - و حتی در نقطه ای از تاریخ - مصیبتی تحمل کرده اند; است. همه آنها در مثل چنین روزی و به یاد امروز، احساس شادمانی و امید و نشاط کرده اند.

این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلق به یک ملت و یک زمان خاص نیست; بلکه متعلق به بشریت است. این «میثاق الله الذی اخذه و وکده » میثاق خدا با انسان است. «وعد الله الذی ضمنه » این وعده خدا است که تحقق آن را ضمانت کرده است. همه انسان های طول تاریخ، نسبت به این پدیده عظیم و شگفت آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده اند; چون تاریخ از اول تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهان تاب ، با ظلم و بدی و پلیدی، آمیخته بوده است.

همه کسانی که از ظلمی رنج برده اند - چه آنهایی که به خود آنان ظلم شده است و نج برده اند و چه کسانی که به ستم کشی دیگران نگاه کرده اند و رنج برده اند - با یاد ولادت این منجی عظیم تاریخ و بشر ، در دلشان امیدی به وجود می آید.

... روز ولادت ، برای همه بشر و تاریخ - حتی برای گذشتگان - عید است. کسانی که در دوران تاریک فرعون ها، نمرودها، ابوجهل ها و سلاطین ظالم، در فقر و ظلم و تبعیض سر کردند و مردند و رنج کشیدند و روی خوبی ندیدند، امروز (نیمه شعبان) برای آنها هم عید است .

اگر روح آنها در عالم برزخ، از بعضی از تفضلاتی که پاره ای از ارواح برخوردارند، بهره مند باشند; یقینا آنها هم مثل چنین روزی، شادی خواهند کرد. امروز با بقیه ایام و اعیاد تفاوت دارد. واقعا اگر ما امروز را «عید الله الاکبر» بنامیم، مبالغه و گزاف نیست. (24)

عطر حضور

امام بزرگوار و عزیز و معصوم و قطب عالم امکان و ملجا همه خلایق، اگرچه غایب است و ظهور نکرده; اما حضور دارد. مگر می شود حضور نداشته باشد؟ مؤمن، این حضور را در دل خود و با وجود و حواس خویش، حس می کند. آن مردمی که می نشینند، راز و نیاز می کنند، دعای «ندبه » را با توجه می خوانند، زیارت «آل یاسین » را زمزمه می کنند و می نالند; می فهمند چه می گویند. آنها حضور این بزرگوار را حس می کنند، لو هنوز ظاهر نشده و غایب است. غیبت او، به احساس حضورش ضرری نمی زند. ظهور نکرده است; اما هم در دل ها و هم در متن زندگی ملت حضور دارد. مگر می شود حضور نداشته باشد؟

شیعه خوب، کسی است که این حضور را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این ، به انسان امید و نشاط می بخشد. (25)

یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه » ، به عنوان «حجة الله علی عباده » ، به عنوان «صاحب زمان » و «ولی مطلق الهی » در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می رسد» . (26)

امروز وجود مقدس حضرت حجت - ارواحنا فداه - در میان انسان های روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است .

چشم های ناقابل و تیره ما، آن چهره ملکوتی را از نزدیک نمی بیند; اما او مثل خورشیدی درخشان است. با دل ها مرتبط و با روح ها و باطن ها متصل است و برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولی خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزیده، در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار او است. او را می بیند و با او مرتبط است. (27)

این بزرگوار، در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما، حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نیز با آن حضرت، قلبا در ارتباط هستند. این ارتباط، به معنای حقیقی کلمه، دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبت و احساس و عواطفی که ملت ایران، نسبت به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است. (28)

امام معصوم و بازمانده عترت پیغمبر و اهل بیت علیهم السلام، در طول این زمان های اخیر، در میان جوامع بشری بوده است; امروز هم در میان ما است. (29)

ارتباط قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان (عج)، امید و انتظار را به طور دائم در دل آنها زنده نگه می دارد و این خود، یکی از پر برکت ترین حالات انسانی است. (30)

اهل معنا و باطن، در توسلات معنوی خود، این بزرگوار را مورد توجه و نظر دائمی قرار می دهند و به آن حضرت توسل می جویند و توجه می کنند. نفس پیوند قلبی و تذکر و توجه روحی به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالی ، انسان را عروج و رشد می دهد و وسیله پیشرفت انسان را - روحا و معنا - فراهم می کند .

این، یک میدان وسیعی است. هر کسی در باطن و قلب و دل و جان خود، با این بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجه به کانون نور، باید توجه حقیقی باشد.

لقلقه زبان در این زمینه، تاثیر چندانی ندارد. اگر انسان، روحا متوجه و متوسل شد و معرفت کافی برای خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. این، یک میدان فردی و تکامل شخصی و معنوی است. (31)

نزدیک شدن به امام زمان (عج)، نه نزدیک شدن در مکان هست و نه نزدیک شدن به زمان. شما که می خواهید به ظهور امام زمان (عج) نزدیک بشوید; ظهور امام زمان (عج) یک تاریخ معینی ندارد که صد سال دیگر مثلا یا پنجاه سال دیگر... تا ما بگوییم که ما از این پنجاه سال، یک سال و دو سال و سه سالش را گذراندیم، چهل و شش سال و چهل و هفت سال دیگر باقی مانده [است] . نه; از لحاظ مکان هم نیست که ما بگوییم: ما از این جا حرکت می کنیم به طرف مثلا شرق یا غرب عالم یا شمال یا جنوب عالم، تا ببینیم که ولی عصر (عج) کجا است و به او برسیم، نه.

نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است; یعنی، شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات الله علیه - ظهور خواهد کرد. (32)

انتظار

مفهوم

انتظار «فرج » ... یعنی، انتظار حاکمیت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلا جهان در آن قرار دارد، قانع نیستید. حتی به همین پیشرفتی هم که با انقلاب اسلامی به دست آوردید، قانع نیستید. می خواهید باز هم به حاکمیت قرآن و اسلام، نزدیک تر بشوید. این انتظار «فرج » است. انتظار فرج، یعنی، انتظار گشایش از کار انسانیت .

امروز کار انسانیت، در گره های سخت، پیچیده و گره خورده است .

...، امروز فرهنگ مادی، به زور به انسان ها تحمیل شده است; این یک گره است. امروز در سطح دنیا، تبعیض انسان ها را می آزارد; این گره بزرگی است.

امروز کار ذهنیت غلط مردم دنیا را به آن جا رسانده است که فریاد عدالت خواه یک ملت انقلابی، در میان عربده های مستانه قدرت گرایان و قدرتمندان گم می شود; این یک گره است.

امروز مستضعفان آفریقا و آمریکای لاتین، میلیون ها انسان گرسنه آسیا و آسیای دور، میلیون ها انسان رنگین پوستی که از ستم تبعیض نژادی رنج می برند; چشم امیدشان به یک فریادرس و نجات بخش است و قدرت های بزرگ نمی گذارند، ندای این نجات بخش به گوش آنها برسد; این یک گره است.

فرج; یعنی، باز شدن این گره ها. دید را وسیع کنیم; به داخل خانه خودمان و زندگی معمولی خودمان محدود نشویم. در سطح دنیا «انسانیت » فرج می طلبد; اما راه «فرج » را نمی داند. شما ملت انقلابی مسلمان، باید با حرکت منظم خود در تداوم انقلاب اسلامی، به فرج جهانی انسانیت نزدیک بشوید و شما باید به سوی ظهور مهدی موعود (عج) و انقلاب نهایی اسلامی بشریت - که سطح عالم را خواهد گرفت و همه این گره ها را باز خواهد کرد - قدم به قدم، خودتان نزدیک بشوید و بشریت را نزدیک کنید. انتظار «فرج » این است. (33)

«انتظار» ظهور امام زمان (عج)، به معنای انتظار برای پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت برای همه انسان ها [و] انتظار رفع ظلم از صحنه زندگی بشر و انتظار فرا رسیدن دنیایی برتر از لحاظ معنوی و مادی است. (34)

«انتظار» به معنای اشتیاق انسان، برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر است و این حالتی است که بشر همیشه باید در خود حفظ کند و پیوسته در حال انتظار فرج الهی باشد.

گشایش ابواب رحمت و معرفت و سرازیر شدن سرچشمه های معرفت بر دل انسان، یکی از عمومی ترین نمونه های انتظار فرج است. (35)

انتظار ظهور، اشتیاق انسان های صالح برای گسترش عدالت است. (36)

انتظار; یعنی، دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر; ممکن است کسانی آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند (فاصله هست) ; اما بلاشک آن دوران وجود دارد. (37)

ابعاد

انتظار فرج و اعتقاد به مهدویت علاوه بر ابعاد منطقی، فکری و استدلالی بسیار بارز - آن دارای جنبه های عاطفی، معنوی و ایمانی عمیق و بسیار مهمی است و امید ناشی از ایمان و اعتقاد به وجود منجی، همواره سرمایه عظیم حرکت های بزرگ در جوامع اسلامی و شیعی شده است. (38)

قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاینده و مستمر در انجام اعمال نیک و خیر، یک بعد از انتظار است.

امید به آینده ای روشن - که در آن سراسر زندگی بشر را تفکر الهی فرا خواهد گرفت - بعد دیگر انتظار است . ملت منتظر ایران، با تکیه بر امید به پیشرفت و موفقیت، ست به اقدام ، تلاش و انقلاب زد و پیروز شد; لذا مردم ما باید روح «انتظار» را به تمام معنا در زندگی خود زنده کنند. (39)

آثار

این عقیده مبارک برای شیعه - آن وقتی که آن را درست فهمیده باشد و با آن درست رفتار بکند - یک منبع فیض و یک منبع نور است .

علاوه بر اینکه آحاد مردم مسلمان و معتقدان و شیعه، باید در قلب و در عمل خود، سعی کنند که رابطه معنوی و فکری را با آن بزرگوار حفظ بکنند و خود را به صورتی تربیت کنند و بار بیاورند که امام معصوم - که به اراده الهی و با علم الهی، محیط به همه حرکات ما است - از آنها راضی باشد; خود این عقیده نیز آثار و خصوصیاتی دارد که این خصوصیات برای همه ملتها و برای ملت مسلمان ما، حیات بخش است و عمده این خصوصیات و آثار هم، عبارت است از «امید به آینده » .

امروز هر فرد شیعه، می داند که در یک آینده ای - آن آینده، ممکن است خیلی نزدیک باشد، ممکن است دور دست باشد، به هر حال قطعی است - این بساط ظلم و بی عدالتی و زورگویی، که امروز در دنیا هست، برچیده خواهد شد. می داند که این وضعی که مستکبران در دنیا به وجود آورده اند - که هر کسی حرف حقی بزند و راه حقی را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار می گیرد و اراده فاسد خودشان را بر ملت ها تحمیل می کنند - یک روزی از بین خواهد رفت و گردن کشان، طاغیان، یاغیان و قدرت های زورگوی عالم، ناگزیر خواهند شد که در مقابل حق، تسلیم بشوند یا از سر راه حرکت حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان - به خصوص هر فرد شیعه - این را می داند و به آن یقین دارد.

این خیلی امید بخش است. این موجب می شود که هر انسان خیرخواه و مصلح و علاقه مند به صلاح ، کار و تلاش و مجاهدت خود را در راه صلاح، با امید به آینده انجام بدهد. ببینید این عقیده چقدر ارزش مند، دارای تاثیر و حیات بخش است. (40)

احساسات بسیار خوب است. عواطف پشتوانه بسیاری از اعمال نیکوی انسان ها است. ایمان و عقیده قلبی، به وجود این منجی عظیم عالم، شفابخش بسیاری از بیماری ها و دردهای معنوی و روحی و اجتماعی است. (41)

مردم ما، ولی الله اعظم و جانشین خدا در زمین و بقیه اهل بیت پیامبر را، با نام و خصوصیات می شناسند; از لحاظ عاطفی و فکری با او ارتباط برقرار می کنند; به او می گویند; به او شکوه می برند; از او می خواهند و آن دوران آرمانی (دوران حاکمیت ارزش های والای الهی بر زندگی بشر) را انتظار می برند. این انتظار دارای ارزش زیادی است. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه امید را از دل های منتظران نمی زداید و خاموش نمی کند. اگر این نقطه امید در زندگی جمعیتی نباشد ، چاره ای ندارد جز این که به آینده بشریت، بدبین باشد. (42)

قبل از ظهور مهدی موعود (عج)، در میدان های مجاهدت، انسان های پاک امتحان می شوند. در کوره های آزمایش وارد می شوند و سربلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزدیک تر می شود. این، آن امید بزرگ است. (43)

انتظار و امید، به انسان جرات اقدام و حرکت و نیرو می بخشد و شیعیان و پیروان آن حضرت، باید کسب آمادگی معنوی، روحی و ایمانی را جزو وظایف خود بدانند و سرمایه عظیم امید، ایمان و نورانیت را در خود ایجاد کنند تا در حرکت جهانی امام زمان (عج)، در ردیف نزدیکان (خواص)، یاران و همکاران آن حضرت قرار گیرند. (44)

هشدار

همه عقاید سازنده، مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است... ما امروز چقدر باید هوشیار باشیم؟ دشمنان سراغ مجموعه احکام و مقررات اسلام رفتند. هر عقیده، هر توصیه ای از شرع مقدس که در زندگی و سرنوشت آینده فرد و جماعت و امت اسلامی، تاثیر ثبت بارزی داشته است و به نحوی با آن کلنجار رفتند ، تا اگر بتوانند، آن را از بین ببرند، [و] اگر نتوانند، روی محتوایش کار کنند!

خوب ، ممکن است شما بگویید که مگر دشمن چه کاره است؟ چطور دشمن می تواند عقاید اسلامی را کاری کند که از استفاده مردم خارج بشود ؟ نه، این خطا است. دشمن می تواند; منتهی نه در کوتاه مدت; بلکه در طول سال های متمادی. گاهی ده ها سال زحمت می کشند، برای این که بتوانند یک نقطه درخشان را کور یا کم رنگ کنند; یا نقطه تاریکی را به وجود بیاورند. سال های متمادی می نشینند و پول خرج می کنند! یکی زحمت می کشد و تلاش می کند; ولی توفیق پیدا نمی کند، بعد از او کسان دیگری می آیند . روی عقاید دنیای اسلام، از این گونه کارها خیلی شده است. روی عقیده توحید، عقیده امامت، روی اخلاقیات اسلامی (معنای صبر، معنای توکل، معنای قناعت) کار کرده اند!

همه اینها نقاط برجسته ای هستند که اگر ما مسلمان ها، درست به حقیقت اینها توجه بکنیم، تبدیل به یک موتور حرکت دهنده جامعه اسلامی می شود; ولی وقتی روی آن کار کردند و آن را خراب و معنای آن را عوض کردند و در ذهن ها به صورت دیگری جا انداختند، همین موتور محرک، به یک داروی مخدر و خواب آور تبدیل می شود. این گونه است!

در مورد ماجرای اعتقاد به مهدی موعود (عج) ; یعنی، این که در آخرالزمان از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله ، شخصی ظهور می کند که دنیا را از عدل، از دادگستری و از نیکی پر می کند. تبعیض ها، ظلم ها، سوء استفاده ها و فاصله های طبقاتی را از بین می برد; نیز خیلی کار کرده اند .

این عقیده که همه مسلمان ها هم به آن معتقدند... از آن عقاید بسیار کارگشا است که به دلیل همین که کارگشا است، دشمن از یک طرف و البته دوستان نادان هم از یک طرف; گاهی دوستان نادان از روی نادانی و بر اثر بی توجهی، کاری می کنند که هیچ دشمن دانایی به آن خوبی نمی تواند ضربه بزند !

حالا بحث ما در مورد دشمنان دانا است; سراغ این عقیده آمدند. من سندی را دیدم که مربوط به ده ها سال قبل; یعنی، آن اوایلی است که استعمار وارد شمال آفریقا شده بود، چون کشورهای شمال آفریقا; خیلی گرایش به اهل بیت علیهم السلام دارند.

حالا مذهبشان هر مذهبی از مذاهب اسلامی که هست; اما محب اهل بیت اند. این کشورهای سودان و مغرب و اینها عقیده به مهدویت در آن جاها خیلی پر رنگ است. آن زمانی که استعمار وارد آن مناطق شد - که ورود استعمار به آن مناطق در قرن گذشته است - یکی از چیزهایی که مزاحم استعمار بود، عقیده به «مهدویت » بود !

بنده سندی را دیدم که آن بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری، توصیه می کنند که ما باید کاری بکنیم که این عقیده به «مهدویت » به تدریج از بین مردم زایل بشود! آن روز استعمارگرهای فرانسوی واستعمارگرهای انگلیسی، در بعضی جاهای آن مناطق بودند - فرقی نمی کند که استعمار از کجا باشد - استعمارگرهای خارجی قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیده به «مهدویت » در بین این مردم رایج است; ما نمی توانیم اینها را درست در اختیار بگیریم !

ببینید، عقیده به «مهدویت » چقدر مهم است! چقدر خطا می کنند کسانی که به اسم روشنفکری و به اسم تجددطلبی، می آیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطلاع، بدون این که بدانند دارند چه کار می کنند، مورد تردید و تشکیک قرار می دهند! اینها همان کاری را که دشمن می خواهد، راحت انجام می دهند!

... چند خصوصیت در این عقیده مهدویت هست، که این خصوصیات برای هر ملتی، در حکم خون در کالبد و در حکم روح در جسم است. یکی، «امید» است. گاهی اوقات دست های قلدر و قدرتمند، ملت های ضعیف را به جایی می رسانند که امیدشان را از دست می دهند. وقتی امید را از دست دادند، دیگر هیچ اقدام نمی کنند; می گویند چه فایده ای دارد؟ ما که دیگر کار از کارمان گذشته است، با چه کسی در بیفتیم؟ چه اقدامی بکنیم؟ برای چه تلاشی بکنیم؟ ما که دیگر نمی توانیم !

این روح ناامیدی است; استعمار این را می خواهد. امروز استکبار جهانی مایل است که ملت های مسلمان و از جمله ملت عزیز ایران، دچار این حالت بشوند (روح ناامیدی) . ای آقا! دیگر نمی شود کاری کرد! دیگر فایده ای ندارد! می خواهند این را به زور در مردم تزریق کنند. ماها که در جریان خبرهای تبلیغاتی و زهرآگین دشمنان قرار داریم; به عیان می بینیم که اغلب این خبرهایی که تنظیم می کنند، برای مایوس کردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مایوس کنند; متدینین را از گسترش دین مایوس کنند; آزادی طلب ها و علاقه مندان به مسائل فرهنگی و مسائل سیاسی را از امکان کار سیاسی یا کار فرهنگی مایوس کنند. آینده را در نظر افرادی که چشم به آینده دوخته اند، تیره وتار جلوه بدهند!

برای چی ؟ برای این که این مجموعه انسانی که دارد با امید کار می کند، این جوشش و این امید را از او بگیرند. آن را به یک موجود مرده، یا شبیه مرده تبدیل بکنند، تا بتوانند هرکاری که مایلند انجام بدهند! بایک ملت زنده که نمی توانند هرکاری که بخواهند، انجام دهند. یک جسم بیهوش مدهوش بی حسی که آن جا افتاده است، هرکس هرچه دلش خواست، می تواند به او تزریق کند. با او هرکاری می تواند بکند; اما با یک موجود سرحال زنده باهوش متحرک و فعال که نمی توانند هرکاری را انجام بدهند!

...امروز هر نفسی، هر حنجره ای که برای ناامید کردن مردم بدمد، بدانید که این حنجره در اختیار دشمن است; چه خودش بداند، چه خودش نداند! هر قلمی که کلمه ای را در جهت نا امید و مایوس کردن مردم روی کاغذ بیاورد، این قلم متعلق به دشمن است; چه صاحب این قلم بداند، چه نداند ! دشمن از او استفاده می کند.

... البته وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند; سعی می کنند آن را در ذهن های مردم خراب کنند. خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت است که بگویند: خب آقا می آید، همه کارها را درست می کند! این خراب کردن عقیده است. این تبدیل کردن یک داروی مقوی، به یک داروی مخدر و خواب آور است. خود آقا می آید، انجام می دهد; یعنی چه؟ امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی تا آن بزرگوار، بتواند بیاید و در آن زمینه آماده اقدام بکند. (45)

مبنای کار قدرت های طاغوتی بر این است که فروغ امید را در دل ها بمیرانند و همه امیدها را به یک نقطه مادی; یعنی، پول و زخارف کم ارزش دنیا متمرکز کنند که سر رشته آن نیز در دست خود آنها است.

همه چیز را با حسابهای کمی و پولی محاسبه می کنند و معنویات را از حساب خارج می کنند و به ویژه می کوشند که آن آینده موعود را از چشم ملت ها دور نگه دارند; اما ملت ها باید امیدوار باشند تا این اراده تکوینی الهی تحقق پیدا کند. (46)

...اعتقاد به مهدی موعود (عج)، شیعه را تا امروز از آن همه پیچ و خم های عجیب و غریبی که در سر راهش قرار داده بودند، عبور داده است و امروز بحمدالله عزت و پرچم سربلندی اسلام و قرآن، در دست شما ملت مسلمان و شیعه ایران است. هرجا که چنین اعتقادی باشد، همین امید و مبارزه وجود دارد.

به همین خاطر، یکی از اساسی ترین کارهای استعمار واستکبار و ایادی آنها، این بوده است که عقیده امید و مبارزه را در دل مردم از بین ببرند. بارها خواسته اند این چراغ را خاموش کنند; ولی نتوانسته اند.

ما می دانیم که استعمار و استکبار، چه تلاشی را در این جهت - نه فقط در ایران بلکه در سطح دنیای اسلام - انجام داده است; تا این چراغ را خاموش کند. در یک گزارش بسیار مهمی که مربوط به سال ها قبل است و جدید نیست; تلاش گروه های تبلیغی مسیحیت را که از اروپا به سمت شمال آفریقا اعزام می شدند تا جاده استعمار را در آن جا صاف کنند، نشان داده بود. یکی از غصه های دین داران دنیا، این است که قدرت مندان مسلط بر کشورهای مسیحی، تبلیغ علی الظاهر دین مسیح در سطح دنیا را، وسیله ای برای پیش بردن ماشین استعمار قرار دادند و اینها جاده صاف کن استعمار شدند. گروه های تبلیغی وبه اصطلاح تبشیری را، به عنوان تبلیغ مسیحیت - که ظاهرش تبلیغ مسیحیت بود; اما باطن قضیه این بود که راه را باز کنند تا استعمارگران اروپایی از کشورهای مختلف اروپای آن روز، وارد کشورهای اسلامی بشوند و قدرت سیاسی را قبضه کنند - به اطراف دنیا فرستادند و متاسفانه در بسیاری از جاها هم موفق شدند.

این گزارش، مربوط به گروه های تبلیغی در شمال آفریقا است. گزارشگر می نویسد :

«یکی از مشکلات ما در سر راه تبلیغ مسیحیت وپیشرفت استعمار در شمال آفریقا ومنطقه تونس و مغرب، این است که این مردم اعتقاد دارند که «مهدی موعود» خواهد آمد و اسلام را سربلند خواهد کرد» .

گزارشگر، این را در گزارش رسمی خود می نویسد وبرای آن هیاتی که مسؤول رسیدگی به این کارهاست، می فرستد.

بنابراین ، نفس اعتقاد به مهدی موعود (عج)، باعث ایجاد مشکل برای استکبار و استعمار شده بود; در حالی که اعتقادی که برادران ما در آن مناطق دنیا دارند، به روشنی و وضوح اعتقادی که ما امروز در این جا داریم، نیست; بلکه بیشتر، ابهامات و کلی گویی وجود دارد تا تعیین مصداق و مورد و نام و خصوصیات. در عین حال، استعماگران از این امید ترسیدند.

در همین کشور خود ما، یکی از بزرگان علما وروحانیون محترمی که امروز بحمدالله در میان ما هستند وبرکات وجود ایشان باز هم شامل حال مردم می شود; برای من نقل می کردند که در اوایل روی کار آمدن رژیم منحوس و فاسد و وابسته پهلوی، آن کودتاگر بی سواد فاقد هرگونه معرفت و معنویت، یکی از آخوندهای وابسته به دربار را صدا کرد و از او پرسید: این قضیه امام زمان چیست که این گونه مشکلاتی برای ما درست کرده است؟ این آخوند هم بر طبق دل و میل او، جوابی می گوید و آن قلدر هم ماموریت می دهد که بروید، مساله را حل و تمام کنید واین اعتقاد را از دل مردم بیرون بیاورید! ! او می گوید : این کار آسان نیست و خیلی مشکلات دارد و باید کم کم وبا مقدمات شروع کنیم. البته آن مقدمات به فضل پروردگار و با هوشیاری علمای ربانی و آگاهان این کشور، در آن دوران ناکام ماند و نتوانستند آن نقشه شوم را عملی کنند. در کشور ما، یک کودتاچی غاصب، از طرف دستگاه های قدرت استعماری، ماموریت داشت که بیاید ایران را قبضه کند و کشور را دو دستی تحویل دشمن بدهد و برای آن که بتواند بر این مردم مسلط بشود، یکی از مقدمات لازمش این بود که عقیده به مهدی موعود (عج) را از ذهن مردم پاک کند. (47)

دشمنان تفکر و اعتقاد به مهدویت - که این اندیشه را به زیان خود می دانند - همواره تلاش کرده اند تا آن را از اذهان مردم بزدایند ویا مفاهیم اعتقاد به مهدویت را تحریف کنند; لذا امروز در نقطه مقابل این تلاش دشمنان، باید در جهت اعتقاد و عمل و تبلیغ و تبیین حقیقت «مهدویت » حرکت کنیم. (48)

استکبار جهانی و صهیونیزم در تلاش هستند تا ملتهای تحت سیطره آنان، به وضع تحمیل شده عادت کنند و آن را رنگی ثابت، ابدی و تغییرناپذیر بپندارند. قدرت های استکباری خواهان غفلت، خواب آلوده بودن، نداشتن آرمان ونیز عدم تحرک ملت ها هستند و چنین وضعی را بهشت خود می دانند; اما انتظار فرج موجب می شود که انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد به وضعی بهتر وبرتر دست پیدا کند. (49)

اگر فطرت انسانی، تحت فشار قدرت های استکباری، مسخ و لگدمال نشود; دل ها به طور فطری و طبیعی منتظر چنان آینده ای (محیطی آکنده از عدل واقعی) است و بدون تردید آن قدرت متکی بر عدل مطلق الهی، پرچم خواهد برافراشت.

...قدرت جهنمی استکبار و صهیونیزم، امروز با تکیه بر پول وتبلیغات واستفاده از شعارهای ظاهر فریب (مانند حقوق بشر، حقوق زن و حقوق اساسی ملت ها) برای تحمیل ظلم بر ملت ها و ترویج فساد، دورویی، تزویر و ریاکاری و نفاق در جوامع بشری تلاش می کند و در طول تاریخ، چنین شرایطی وجود نداشته است; اما برای تحقق ظهور امام زمان (عج)، وجود ظلم و جور، شرط کافی نیست و وجود انسان های صالح، انگیزه های قوی، ایمان های راسخ، گام های استوار و دل های روشن نیز لازم و ضروری است. (50)

دشمن ترین اشخاص با این عقیده وبا شخص آن بزرگوار ، ستمگران عالم اند از روز غیبت آن حضرت - بلکه از روز ولادت آن حضرت - تا امروز; آن کسانی که وجودشان با ستم و با زورگویی همراه بوده، به دشمنی با این بزرگوار، با این پدیده الهی، با این نور وبا این شمشیر الهی مشغول شدند. امروز هم مستکبرین وستمگران عالم ، با این فکر واین عقیده، مخالف و دشمن اند. می دانند که این عقیده و این عشق - که در دل های مسلمین، به خصوص در دل های شیعه است - برای هدف های ستمگرانه آنها مزاحم است. (51)

میراث بر همه پیامبران

جامعه «مهدوی » ، (یعنی، آن دنیایی که امام زمان (عج) می آید تا آن دنیا را بسازد)، همان جامعه ای است که همه پیامبران برای تامین آن در عالم ظهور کردند. یعنی همه پیغمبران مقدمه بودند تا آن جامعه ایده آل انسانی - که بالاخره به وسیله ولی عصر و مهدی موعود (عج) در این عالم پدید خواهد آمد و پایه گذاری خواهد شد - به وجود بیاید . مانند یک بنای مرتفعی که کسی می آید، زمین آن را تسطیح می کند و خار و خاشاک را از آن می کند. کس دیگری پس از او می آید و زمین را برای پایه ریزی، می کند و گود می کند. کس دیگری پس از او می آید، تا پایه ها را شالوده ریزی کند و بلند کند و کس دیگری پس از او می آید تا دیوارها را بچیند و یکی پس از دیگری، ماموران و مسؤولان می آیند تا این کاخ مرتفع، این بنیان رفیع، به تدریج در طول زمان ساخته و پرداخته بشود.

انبیای الهی علیهم السلام، از آغاز تاریخ بشریت، یکی پس از دیگری آمدند تا جامعه را و بشریت را قدم به قدم به آن جامعه آرمانی و آن هدف نهایی، نزدیک کنند. انبیا همه موفق شدند .حتی یک نفر از رسولان الهی هم در این راه و در این مسیر ناکام نماند. باری بود که بر دوش این ماموران عالی مقام، نهاده شده بود. هر کدام قدمی آن بار را به مقصد و سر منزل نزدیک کردند; کوشش کردند; هرچه توان داشتند، به کار برند. آن وقتی که عمر آنان سر آمد; این بار را دیگری از دست آنان گرفت و همچنان قدمی و مسافتی آن را به مقصد نزدیک تر کرد. ولی عصر - صلوات الله علیه - میراث بر همه پیامبران الهی است که می آید و گام آخر را در ایجاد آن جامعه الهی بر می دارد. (52)

آن جامعه ای که در دوران ظهور حضرت ولی عصر (عج) به وجود خواهد آمد; همان جامعه ای است که همه پیغمبران الهی برای تهیه مقدمات آن از جانب الهی مبعوث شدند; یعنی، ایجاد یک جامعه ای که بشریت در آن جامعه بتواند به رشد و کمال متناسب خود برسد. اگر این آیه قرآن که درباره بعثت پیامبران می فرماید: «لیقوم الناس بالقسط » ; یعنی، پیغمبران مبعوث شدند تا قسط و عدل در جامعه بشری استوار بشود ، اشاره به هدف بعثت می کند. پس حکومت مهدی (عج) و جامعه مهدوی، همان جامعه ای است که این هدف را به طور کامل تامین می کند. (53)

آنچه مسلم است ، همه پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم، گسترش بدهند; پرچم توحید را به اهتزاز در آورند و روح توحید را در زندگی انسان ها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی عدالتی است; لذا شما می بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسان های والا در طول تاریخ، در این راه تلاش کرده اند و بشریت را روز به روز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه خواسته های انسانی است، نزدیک کرده اند.

سلسله انبیا، پاک ترین و مقدس ترین، نورانی ترین انسان های تمام تاریخ بوده اند، در میان انسان های پاک و انسان های والا - که دارای روح عرشی و خدایی هستند - وجود مقدس خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم سرآمد همه، و خاندان پاک و اهل بیت مطهر او - که قرآن ، ناطق به این طهارت و پاکیزگی و آراستگی است - در شمار برترین و بالاترین انسان های پاک و مطهر و نورانی در همه تاریخ است. زنی مثل فاطمه زهرا علیها السلام در همه تاریخ، کیست؟ !

انسانی مثل علی مرتضی در سرتاسر تاریخ بشریت، کجا نشان داده می شود؟ !

سلسله اهل بیت نبی اکرم علیهم السلام در طول تاریخ، خورشیدهای فروزانی بوده اند که در معنا توانسته اند بشریت روی زمین را با عالم غیب و با عرش الهی، متصل کنند: «السبب المتصل بین الارض و السماء» . خاندان پیامبر، معدن علم، معدن اخلاق نیکو، معدن ایثار و فداکاری، معدن صدق و صفا و راستی، منبع همه نیکی ها و زیبایی ها و درخشندگی های وجود آدمی در هر عصر و عهدی بوده اند. هریک چنین خورشید فروزانی بوده اند.

... یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان «بقیة الله فی ارضه » ، به عنوان «حجة الله علی عباده » ، به عنوان «صاحب زمان » و «ولی مطلق الهی » در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر می رسد. (54)

بشارت «الیس الصبح بقریب »

امروز ، هم بشریت بیش از بسیاری از دوران های تاریخ ، دچار ظلم و جور است. از هر پیشرفتی که امروز بشریت کرده است ، معرفت پیشرفته تر است. ما به زمان ظهور امام زمان - ارواحنا فداه - این محبوب حقیقی انسان ها نزدیک شده ایم; زیرا معرفت ها پیشرفت کرده است.

امروز ذهنیت بشر، آماده آن است که بفهمد، بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریت را از زیر بارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد. همان چیزی که همه پیغمبران برای آن تلاش کرده اند. همان چیزی که پیغمبر اسلام در آیه قرآن، وعده آن را به مردم داده است: «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم » . دست قدرت الهی، به وسیله یک انسان عرشی، یک انسان خدایی، یک انسان متصل به عالم های غیبی، معنوی و عوالمی که برای انسان های کوته نگری مثل ما قابل درک و تشخیص نیست; می تواند این آرزو را برای بشریت برآورده کند. لذا دل ها، شوق ها و عشق ها به سمت آن نقطه، متوجه و روز به روز متوجه تر است. (55)

یاران مهدی (عج)

برای تحقق ظهور امام زمان (عج)، وجود ظلم و جور، شرط کافی نیست و وجود انسان های صالح، انگیزه های قوی، ایمان های راسخ، گام های استوار و دل های روشن نیز لازم و ضروری است. (56)

امام زمان (عج)، کسانی را لازم دارد که در مقابل پدیده های تلخ و دشوار، مردد و متزلزل نشوند و عقب ننشینند تا بتواند با اینها وارد کار عظیمی بشود که قرار است دنیا را متحول کند.

... ایشان باید در مقابل همه مشکلات بایستند، یک سیستم قوی لازم است که افراد آن غیر متزلزل باشند. بصیرت نافذ و راسخ داشته باشند که هیچ مشکلی آنان را مردد نکند و امام عزیز ما این گونه بود... امام زمان (عج) افرادی را لازم دارد آگاه، بصیر، خبیر، متوکل به خدای متعال، توجه کننده به جزئیات و آن گاه فداکار، کاردان در اداره جامعه و رزمجو با دشمن.

شما هستید که باید خودتان را بسازید تا ان شاءالله آن عده و نصاب لازم در اختیار اراده خالصی قرار بگیرد. (57)

تقوا ، تواضع ، فروتنی و گذشت در برابر ضعفا و مقاومت در برابر زورمندان و ستمگران از صفات سربازان امام عصر (عج) می باشد. (58)

زمینه های ظهور

برای ظهور مهدی موعود - ارواحنافداه - زمینه باید آماده بشود و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام است. (59)

... پس می شود زمینه ها را فراهم کرد. وقتی یک چنین زمینه هایی - ان شاءالله - گسترش پیدا کند، زمینه ظهور حضرت بقیة الله - ارواحنا فداه - نیز پدید می آید و مساله مهدویت - آن آرزوی دیرین بشر و مسلمین - تحقق پیدا می کند. (60)

شما مردم عزیز - به خصوص شما جوان ها - هرچه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیت ها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید، این آینده را نزدیک تر خواهید کرد، اینها دست خود ما است.

اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد، همچنان که شهدای ما با فدا کردن جان خودشان، آن روز را نزدیک تر کردند. آن نسلی که برای انقلاب، آن فداکاری ها را کردند; با فداکاری های خودشان آن آینده را نزدیک تر کردند. هرچه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جامعه انجام بدهیم، آن عاقبت را دائما نزدیک تر می کنیم. (61)

ما باید بدانیم که ظهور ولی عصر - صلوات الله علیه - همان طوری که با این انقلاب ما، یک قدم نزدیک شد; با همین انقلاب ما، باز هم می تواند نزدیک تر بشود; یعنی، همین مردمی که انقلاب کردند و خود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند; می توانند باز هم یک قدم و یک قدم دیگر و یک قدم دیگر، همین مردم خودشان را به امام زمان (عج) نزدیک تر کنند.

چطور؟ هرچه شما بتوانید دایره این مقدار از اسلامی که من و شما در ایران داریم (مبالغه نمی کنیم، اسلام کامل البته نیست; اما بخشی از اسلام را این ملت توانسته در ایران پیدا کند)، همین مقدار از اسلام را هرچه شما بتوانید در آفاق دیگر عالم ، در کشورهای دیگر ، در نقاط تاریک و مظلم دیگر، گسترش و اشاعه بدهید; همان مقدار به ظهور ولی امر و حجت عصر (عج)، کمک کردید و نزدیک شدید. (62)

... نزدیک شدن ما به امام زمان (عج) یک نزدیک شدن معنوی است; یعنی، شما در هر زمانی تا پنج سال دیگر، تا ده سال دیگر، تا صد سال دیگر که بتوانید کیفیت و کمیت جامعه اسلامی را افزایش بدهید، امام زمان - صلوات الله علیه - ظهور خواهد کرد.

اگر بتوانید در درون خود، جامعه تان - همان جامعه انقلابی - تقوا، فضیلت، اخلاق، دین داری، زهد، نزدیکی معنوی به خدا را در خود و دیگران تامین کنید; پایه و قاعده ظهور ولی عصر - صلوات الله و سلامه علیه - را مستحکم تر کردید و هرچه بتوانید از لحاظ کمیت و مقدار، تعداد مسلمانان مؤمن و مخلص را افزایش بدهید، باز به امام زمان و زمان ظهور ولی عصر (عج) نزدیک تر شدید.

پس ما می توانیم قدم به قدم جامعه خود و زمان و تاریخ خود را به تاریخ ظهور ولی عصر - صلوات الله و سلامه علیه - نزدیک کنیم.

نکته دوم این است که ما امروز در انقلاب خودمان، حرکت ها و روش هایی داریم. این روش ها باید به کدام سمت حرکت کند؟ این نکته بسیار شایان توجه است.

ما یک محصلی را در نظر می گیریم که این محصل مثلا می خواهد در دانش ریاضی استاد بشود; حالا مقدمات کار او را چگونه باید فراهم کنیم. باید جهت تعلیماتی که به او می دهیم، جهت ریاضی باشد. معنا ندارد که ما یک نفری را که می خواهیم ریاضی دان بشود ، بیاییم درس فقه - مثلا - به او یاد بدهیم. یا آن کسی که می خواهد فقیه بشود، بیاییم درس طبیعی - مثلا - به او بدهیم. باید مقدمات متناسب با نتیجه و غایت باشد .

غایت ، جامعه آرمانی مهدوی است. پس ما هم باید مقدمات را همان جور فراهم بکنیم . ما باید با ظلم نسازیم و باید علیه ظلم، حرکت قاطع بکنیم. هر گونه ظلمی و از هر کسی. ما ما باید جهت خودمان را، جهت اقامه حدود اسلامی قرار بدهیم. در جامعه خودمان، هیچ مجالی به گسترش اندیشه غیر اسلامی و ضد اسلامی ندهیم. نمی گویم با زور; نمی گویم با قهر و غلبه - که می دانیم با اندیشه و فکر، جز از راه اندیشه و فکر نمی شود مبارزه کرد - بلکه می گویم از راه های درست و منطقی و معقول، باید اندیشه اسلامی گسترش پیدا کند.

باید تمام قوانین ما، مقررات مملکتی، ادارات دولتی، نهادهای اجرایی و همه و همه، از لحاظ ظاهر و از لحاظ محتوا، اسلامی بشود و به اسلامی شدن روز به روز نزدیک تر بشود. این جهتی است که انتظار ولی عصر (عج) به ما و به حرکت ما می دهد. امام زمان (عج) - در دعای «ندبه » می خوانید که - در مقابل فسوق، عدوان، طغیان، نفاق مقابله می کند و نفاق و طغیان و عصیان و شقاق و دو دستگی را ریشه کن می کند و ازاله می کند. ما هم باید در جامعه مان، امروز در آن جهت حرکت کنیم و پیش برویم. این است آن چیزی که ما را به امام زمان - صلوات الله علیه - از لحاظ معنوی نزدیک خواهد کرد و جامعه ما را به جامعه ولی عصر - صلوات الله و سلامه علیه - آن جامعه مهدوی علوی توحیدی، نزدیک تر و نزدیک تر خواهد کرد. (63)

... وقتی نتوانستند این عقیده را از مردم بگیرند; سعی می کنند آن را در ذهن های مردم خراب کنند. خراب کردن این عقیده چگونه است؟ به این صورت است که بگویند: خب آقا می آید، همه کارها را درست می کند!

این، خراب کردن عقیده است. این، تبدیل کردن موتور متحرکی، به یک چوب لای چرخ است. تبدیل کردن یک داروی مقوی، به یک داروی مخدر و خواب آور است. خود آقا می آید، انجام می دهد; یعنی چه؟ ! امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده، اقدام بکند. از صفر که نمی شود شروع کرد! جامعه ای می تواند پذیرای مهدی موعود - ارواحنا فداه - باشد که در او آمادگی و قابلیت باشد; و الا مثل انبیا و اولیای طول تاریخ می شود .

چه علتی داشت که بسیاری از انبیای بزرگ اولی العزم، آمدند و نتوانستند دنیا را از بدی ها ، پاک و پیراسته کنند؟ چرا؟ چون زمینه ها آماده نبود.

چرا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام در زمان خودش - با آن قدرت الهی، با آن علم متصل به معدن الهی ، با آن نیروی اراده ، با آن زیبایی ها و درخشندگی هایی که در شخصیت آن بزرگوار وجود داشت، با آن توصیه های پیامبر اکرم علیهم السلام درباره او - در همین مدت کوتاه، نتوانست ریشه بدی را بخشکاند؟

خود آن بزرگوار را از سر راه برداشتند: «قتل فی محراب عبادته لشدة عدله » . تاوان عدالت امیرالمؤمنین علیه السلام، جان امیرالمؤمنین بود که از دست رفت ! چرا ؟ چون زمینه ، زمینه نا مساعد بود. زمینه را نا مساعد کرده بودند. زمینه را زمینه دنیاطلبی کرده بودند! آن کسانی که در مقابل امیرالمؤمنین علیه السلام، صف آرایی کرده بودند - در اواخر حکومت این بزرگوار، یا در اواسط - کسانی بودند که زمینه های دینی آنها، زمینه های مستحکم و ماده غلیظ متناسب دینی نبود .

عدم آمادگی، این طور فاجعه به بار می آورد! آن وقت اگر امام زمان (عج) در یک دنیای بدون آمادگی تشریف بیاورند، همان خواهد شد! باید آمادگی باشد. این آمادگی چگونه است؟ این، همانی است که شما نمونه هایی از آن را در جامعه خودتان مشاهده می کنید. امروز در ایران اسلامی، چیزهایی از درخشندگیهای معنوی وجود دارد که در هیچ جای دنیا نیست - تا آن جایی که ما خبر و گزارش و اطلاع داریم، از قضایای دنیا بی خبر هم نیستیم - امروز در کجای دنیا، جوان هایی پیدا می شوند که روی شهوات نفس و روی مادی گری پا بگذارند و سراغ معنویات بروند؟ البته گاهی یک جوان، دو جوان، یا یک آدم استثنایی گوشه ای هست، همه جای دنیا پیدا می شود; اما این که عده عظیمی از یک نسل، این طور باشند، کجای دنیا هست؟ (64)

مهدویت وانقلاب اسلامی ایران

... اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملت های مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود - ارواحنا فداه و عجل الله فرجه - به وسیله ملت ایران برداشته شده است و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است. (65)

شعارهایی که امام زمان - علیه الصلوة والسلام و عجل الله تعالی فرجه - بر سر دست خواهد گرفت و عمل خواهد کرد; امروز شعارهای مردم ما است، شعارهای یک کشور و یک دولت است. این خودش یک گام بسیار بلندی، به سوی اهداف امام زمان (عج) است.

یک روزی شعار توحید ، شعار معنویت ، شعار دین داری ، در دنیا منسوخ شده بود. سعی کرده بودند به طور کلی، آن را به دست فراموشی بسپارند; اما امروز در این منطقه عالم، این شعارها، شعارهای رسمی حکومت است، شعارهای رسمی اداره کشور و آحاد ملت است. علاوه بر این، این شعارها، آرزوی ملت های مسلمان در بسیاری از کشورهای دنیا است، و این شعارها، یک روز تحقق پیدا خواهد کرد. این زمینه ها وقتی آماده شد - آن وقتی که معلوم شد در مقابل قدرت مادی مستکبران عالم، زمینه این وجود دارد که آحاد بشر، بتوانند بر روی حرف حق خود بایستند - آن روز، روز ظهور امام زمان (عج) است. آن روز، روزی است که منجی عالم بشریت، به فضل پروردگار ظهور کند و پیام او، همه دل های مستعد را - که در همه جای جهان هستند - به خود جذب کند و آن وقت دیگر قدرت های ستمگر ، قدرت های زورگو ، قدرتهای متکی به زر و زور، نتوانند حقیقت را - آن چنانی که قبل از آن همیشه کرده اند - با فشار زر و زور خود، به عقب بنشانند یا مکتوم نگه دارند. (66)

انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان (عج)، برای تامین آن هدف مبعوث می شود و ظاهر می شود، یک مقدمه لازم و یک گام بزرگ بوده [است] . ما اگر این گام بزرگ را بر نمی داشتیم، یقینا ظهور ولی عصر - صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف - به عقب می افتاد. شما مردم ایران و شما مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیدید، بدانید و شما ای امام بزرگوار امت! بدانید - که بهتر از ما می دانید - شما موجب پیشرفت حرکت نسانیت به سوی سر منزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی عصر - صلوات الله علیه - شدید. شما یک قدم، این بار را به منزل نزدیک تر کردید. با این انقلاب که مانع را - که همان دستگاه و نظام پلید ظلم در این گوشه دنیا بود و سرطان بسیار خطرناک و موذی و آزار دهنده ای بود - این را کندید و قلع و قمع کردید. خوب، حالا بعد از این چه کنیم؟ بعد از این تکلیف ما روشن است.

ما باید بدانیم که ظهور ولی عصر - صلوات الله علیه - همان طوری که با این انقلاب ما یک قدم نزدیک شد; با همین انقلاب ما باز هم می تواند نزدیک تر بشود; یعنی، همین مردمی که انقلاب کردند و خود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند، می توانند باز هم یک قدم و یک قدم دیگر و یک قدم دیگر، همین مردم خودشان را به امام زمان (عج) نزدیک تر کنند. (67)

همه خصوصیاتی که در ظهور مهدی (عج) هست ، در یک مقیاس کوچک در انقلاب اسلامی ملت ایران هم هست. در آن جا هم مخاطب حضرت بقیة الله همه مردم عالم اند، یعنی، در آن لحظه ای که به خانه کعبه پشت می دهد و تکیه می کند و دعوت خود را با صدای بلند فریاد می کند، صدا می زند: «یا اهل العالم » .

انقلاب اسلامی ما هم از آغاز، اعلام کرد که مخصوص یک ملت و یک قوم و یک کشور نیست. همچنانی که آن بزرگوار با همه قدرت های بزرگ جهان، ستیزه می کند و در می افتد، انقلاب ما هم با دست خالی و فقط با تکیه به نیروی ایمان با همه قدرت های عظیم جهانی مقابل شد. همان طوری که ظهور حضرت مهدی (عج) همه حساب های مادی و معمولی را به هم می ریزد; انقلاب ما هم همه حساب ها را به هم ریخت. امروز با انقلاب اسلامی ما - که در خط ایجاد عدالت در سطح جهان است - انقلاب حضرت مهدی (عج) یک گام بزرگ به هدف خود نزدیک شد. نه فقط به وجود آمدن حکومت اسلامی، آن عاقبت موعود را به عقب نمی اندازد; بلکه آن را تسریع هم می کند و این است معنای انتظار. (68)

امام زمان (عج)، امانت و گوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی گمان بیش از هر زمان، متوجه و مراقب این ملت است. (69)

ایمان و اعتقاد به امام زمان (عج) مانع از تسلیم شدن است و ملت های با ایمانی که حضور قطب عالم امکان را در میان خود احساس می کنند; از حضور او امید و نشاط می گیرند و برای مجد و عظمت اسلام، مبارزه و مجاهدت می کنند. با تکیه بر همین امید درخشان بود که ملت بزرگ ایران، پرچم اسلام را به اهتزاز در آورد و افتخار طول تاریخ بشر و تاریخ اسلام شد. (70)

ملت منتظر ایران، با تکیه بر امید به پیشرفت و موفقیت، دست به اقدام ، تلاش و انقلاب زد و پیروز شد; لذا مردم ما باید روح انتظار را به تمام معنا، در زندگی خود زنده کنند. (71)

اعتقاد به مهدی موعود (عج)، شیعه را تا امروز از آن همه پیچ و خم های عجیب و غریبی که در سر راهش قرار داده بودند، عبور داده است و امروز بحمدالله عزت و پرچم سربلندی اسلام و قرآن، در دست شما ملت مسلمان و شیعه ایران است. هرجا که چنین اعتقادی باشد، همین امید و مبارزه وجود دارد. (72)

جامعه مهدوی

...دورانی خواهد رسید که قدرت قاهره حق، همه قله های فساد وظلم را از بین خواهد برد وچشم انداز زندگی بشر را، با نور عدالت منور خواهد کرد. (73)

...دنیای سرشار از عدالت، پاکی، راستی، معرفت و محبت، دنیای دوران امام زمان (عج) است، که زندگی بشر هم از آن جا به بعد است. زندگی حقیقی انسان در این عالم، مربوط به دوران بعد از ظهور امام زمان (عج) است که خدا می داند، بشر در آن جا به چه عظمت هایی نایل خواهد شد. (74)

انتظار اسلامی; یعنی، انتظار دنیایی سرشار از عدالت، راستی، صمیمیت، انسانیت، معنویت، فضیلت و اخلاق انسانی صحیح که در آن حاکمیت زر و زور و تبلیغات مزورانه و خبیثانه رسانه های جمعی شرق و غرب، راهی ندارد.

... حکومت الهی حضرت بقیة الله - ارواحنافداه - حکومتی است که در آن مقررات حاکم بر مردم، خواست آمریکا ودیگر قدرت های زورگوی شرق و غرب نیست، بلکه حکومت عدالت، مواسات و مساوات، حکومت معنویت و فضیلت است و امروز هر کسی که برای عدالت، در راه دین وخدمت به محرومان حرکت می کند، باید خوشحال و امیدوار باشد; زیرا آینده متعلق به او است. (75)

ظهور حضرت بقیه الله امام زمان (عج) و ایجاد محیطی آکنده از عدل واقعی - عدل کامل الهی و اسلامی - بالاترین شرایط زندگی مادی ومعنوی انسان است.

اگر فطرت انسانی، تحت فشار قدرت های استکباری مسخ و لگدمال نشود; دل ها به طور فطری و طبیعی، منتظر چنان آینده ای است و بدون تردید آن قدرت متکی بر عدل مطلق الهی، پرچم خواهد برافراشت. (76)

حرکت جوامع اسلامی و حرکت همه جوامع بشری، به سوی خیر وصلاح است، به سوی حکومت حق وعدالت است; به سوی نابودی خواست های استبداد است; به سوی روی کار آمدن مستضعفان است که در شکل عادل ترینش در دوران ظهور ولی عصر (عج) تامین می شود. (77)

... در حقیقت آن جامعه ای که در دوران ظهور حضرت ولی عصر (عج) به وجود خواهد آمد; همان جامعه ای است که همه پیغمبران الهی، برای تهیه مقدمات آن از جانب الهی مبعوث شدند; یعنی، ایجاد یک جامعه ای که بشریت در آن جامعه، بتواند به رشد وکمال متناسب خود برسد. اگر این آیه قرآن که درباره بعثت پیامبران می فرماید «لیقوم الناس بالقسط » ; یعنی; پیغمبران مبعوث شدند تا قسط و عدل در جامعه بشری استوار بشود، اشاره به هدف بعثت می کند پس حکومت مهدی (عج) و جامعه مهدوی، همان جامعه ای است که این هدف را، به طور کامل تامین می کند. (78)

... ولی عصر - صلوات الله علیه - میراث بر همه پیامبران الهی است که می آید و گام آخر را در ایجاد آن جامعه الهی بر می دارد. مقداری درباره اوصاف آن جامعه من حرف بزنم. البته اگر شما در کتب اسلامی، در متون اصلی اسلامی دقت کنید، همه خصوصیات آن جامعه به دست می آید. همین دعای ندبه ای که در روزهای جمعه، ان شاءالله موفق باشید و بخوانید و می خوانید; خصوصیات آن جامعه ذکر شده است. آن جایی که می گوید: «این معز الاولیاء و مذل الاعداء» ; مثلا آن جامعه، جامعه ای است که اولیای خدا در آن عزیزاند و دشمنان خدا در آن ذلیل و خواراند; یعنی، ارزش ها و معیارها در آن جامعه، چنین است: «این المؤمل لاحیاء الکتاب و حدوده » . آن جامعه، جامعه ای است که حدود الهی در آن اقامه می شود; یعنی، همه حد و مرزهایی که خدا معین کرده است واسلام معین کرده است، در جامعه زمان امام زمان (عج)، آن حد و مرزها مراعات می شود. امام زمان وقتی که ظهور می کند، جامعه ای می سازد که به طور خلاصه، دارای این چند خصوصیت است که من آن را می گویم و شما برادران و خواهران عزیز دقت کنید. در آیات و در ادعیه که وارد شده است; وقتی می خوانید، ذهن خود را در این مورد بازتر و بازتر کنید. فقط خواندن دعای «ندبه » کافی نیست; درس گرفتن و فهمیدن آن لازم است.

امام زمان (عج)، جامعه اش را بر این چند پایه بنا می کند:

اول بر نابود کردن و قلع و قمع کردن ریشه های ظلم و طغیان; یعنی، در جامعه ای که در زمان ولی عصر - صلوات الله علیه - ساخته می شود، باید ظلم و جور نباشد; نه این که فقط در ایران نباشد ، یا در جوامع مسلمان نشین نباشد، در همه دنیا نباشد. نه ظلم اقتصادی و نه ظلم سیاسی و نه ظلم فرهنگی و نه هیچ گونه ستمی در آن جامعه دیگر وجود نخواهد داشت. باید استثمار و اختلاف طبقاتی و تبعیض و نابرابری و زورگویی و گردن کلفتی و قلدری از عالم ریشه کن بشود (این خصوصیت اول) دوم: خصوصیت جامعه ایده آلی که امام زمان - صلوات الله علیه - آن را می سازد، بالا رفتن سطح اندیشه انسان است; هم اندیشه علمی انسان و هم اندیشه اسلامی انسان; یعنی، در دوران ولی عصر (عج) شما باید نشانی از جهل و بی سوادی و فقر فکری و فرهنگی در عالم پیدا نکنید. آن جا مردم می توانند دین را به درستی بشناسند و این همچنانی که همه می دانید، یکی از هدف های بزرگ پیامبران بود که امیرالمؤمنین - صلوات الله و سلامه علیه - این را در خطبه نهج البلاغه شریف بیان کرده است: «و یثیروا لهم دفائن العقول » .

در روایات ما وارد شده است که وقتی ولی عصر (عج) ظهور می کند، زنی در خانه می نشیند و قرآن را باز می کند و از متن قرآن، حقایق دین را استخراج می کند و می فهمد; یعنی چه؟ یعنی آن قدر سطح فرهنگ اسلامی و دینی، بالا می رود که همه افراد انسان و همه افراد جامعه و زنانی که در میدان اجتماع هم بر فرض شرکت نمی کنند و در خانه می نشینند; آنها هم می توانند فقیه باشند، دین شناس باشند. می توانند قرآن را باز کنند و خودشان حقایق دین را از قرآن بفهمند و شما ببینید که در جامعه ای که همه مردان و زنان در سطوح مختلف، قدرت فهم دین و استنباط از کتاب الهی را دارند، این جامعه چقدر نورانی است و هیچ نقطه ای از ظلمت در این جامعه دیگر نیست. این همه اختلاف رویه، دیگر در آن جامعه معنایی ندارد.

خصوصیت سومی که جامعه امام زمان (عج)، جامعه مهدوی دارا هست، این است که در آن روز، همه نیروهای طبیعت و همه نیروهای انسانی، استخراج می شود. چیزی در بطن زمین نمی ماند که بشر از آن استفاده نکند. این همه نیروهای معطل طبیعی، این همه زمین هایی که می تواند انسان را تغذیه کند; این همه قوای کشف نشده (مانند نیروهایی که قرن ها در تاریخ بود; مثلا نیروی اتم، نیروی برق و الکتریسیته، قرن ها بر عمر جهان می گذشت و این نیروها در بطن طبیعت بود; اما بشر آنها را نمی شناخت، بعد یک روزی به تدریج استخراج شد) همه نیروهای بی شماری که از این قبیل در بطن طبیعت هست، در زمان امام زمان (عج) استخراج می شود.

جمله دیگر و خصوصیت دیگر این است که محور در دوران امام زمان (عج)، محور «فضیلت و اخلاق » است. هر کس دارای فضیلت اخلاقی بیشتر است، او مقدم تر و جلوتر است . حالا اگر به آیات وروایات مراجعه بکنید - که البته محققین و متتبعین مراجعه کرده اند - خصوصیات بیش تری را هم پیدا می کنید.

حالا همین چهار خصوصیت: «جامعه ای که در آن نشانی از ظلم و طغیان و عدوان و ستم نیست » ; «جامعه ای که در آن اندیشه دینی واندیشه علمی انسان ها در سطح بالا است » ، «جامعه ای که در آن همه برکات و همه نعم و همه نیکی ها و زیبایی های عالم بروز می کند و در اختیار انسان قرار می گیرد» وبالاخره «جامعه ای که در آن تقوا و فضیلت و گذشت و ایثار و برادری و مهربانی و یک رنگی اصل و محور است » ، یک چنین جامعه ای را شما در نظر بگیرید. این همان جامعه ای است که مهدی موعود ما و امام زمان ما و محبوب تاریخی دیرین ما - که هم اکنون در زیر همین آسمان و بر روی همین زمین زندگی می کند و در میان انسان ها هست - به وجود خواهد آورد و تامین خواهد کرد. (79)

زیارت

خیلی از بزرگان ما در همین دوران غیبت ، آن عزیز ومحبوب دل های عاشقان و مشتاقان را از نزدیک، زیارت کرده اند; بسیاری از نزدیک با او بیعت کرده اند; بسیاری از او سخن دلگرم کننده شنیده اند; بسیاری از او نوازش دیده اند وبسیاری دیگر بدون این که او را بشناسند، از او لطف و نوازش و محبت دیده و او را نشناخته اند. در همین جبهه جنگ تحمیلی، جوان هایی که در لحظه های حساس، احساس نورانیت و معنویت کرده اند، لطفی از غیب به سوی دل های خودشان، حس و لمس کردند و نشناختند و نفهمیدند; بسیارند. امروز هم همان جور است. بسیجیان، ارتباط خاصی با این نقطه اساسی عواطف دل های شیعیان و مسلمانان دارند. پیوند میان بسیجیان عزیز و حضرت ولی عصر ارواحنا فداه - مهدی موعود عزیز - یک پیوند ناگسستنی و همیشگی است. (80)

ما همیشه - مخصوصا در روزهای جمعه - توسل و توجه مان را به ولی عصر - صلوات الله علیه - فراموش نکنیم. امام زمان (عج) امانت وگوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی گمان بیش از هر زمان، متوجه و مراقب این ملت است.

این تجربه تعیین کننده زمان ما، در طول زندگی پربرکت ولی عصر - صلوات الله علیه - تا امروز یک تجربه بی نظیر بوده است. من در همین روزهای اخیر، احساسی در دلم بود که این احساس را به بعضی از دوستان هم گفتم وبه شما هم می گویم.

در روز پانزدهم دی (سال 1359)، من این احساس را در خود ناگهان وجدان کردم که صاحب این میدان، صاحب این بیابان ها، صاحب این صحنه پر شور و عظیم (اشاره به جبهه های جنگ تحمیلی)، ولی عصر امام زمان (عج) است و بی گمان امام زمان (عج)، هم اکنون با جسم و حضور جسمی و بدنی اش، یا با توجه اش در میان این جنگاوران و جنگجویان است.

امروز در این جمع عظیم پر معنویت و پر احساس، در میان جمع شما نمازگزاران (نماز جمعه تهران) - برادران و خواهران - از امام زمان (عج) از صاحب اصلی این ملت; از کسی که دل های این امت متوجه او است; از کسی که رحمتش ولطفش و عنایتش شامل حال این ملت و این انقلاب بوده است و خواهد بود; در حضور شما از این بنده برگزیده خدا، می خواهم که توجه و عنایتش را به این امتی که برای دین او و برای آرمان او، این همه تلاش و فداکاری می کند، منصرف و منعطف نکند و از خدای بزرگ می خواهم که این خواسته ما و سلام ما و توجه و احساس عمیق ما را به امام زمانمان ابلاغ کند. (81)

ای سید و مولای ما!

ای امام زمان! ای مهدی موعود! [ای] محبوب این ملت! ای سلاله پاک پیامبران و ای میراث بر همه انقلاب های توحیدی و جهانی!

این ملت ما با یاد تو و با نام تو، از آغاز خو گرفته است و لطف تو را در زندگی خود و در وجود خود آزموده است .

ای بنده شایسته صالح خدا! ما امروز محتاج دعایی هستیم که تو از آن دل پاک الهی و ربانی و از آن روح قدسی، برای پیروزی این ملت و پیروزی این انقلاب بکنی و به دست قدرتی که خدا در آستین تو قرار داده است، به این ملت وراه این امت کمک بفرمایی.

«عزیز علینا ان نری الخلق و لا تری »

ای امام زمان! برای ما خیلی سخت است که در این جهان، در این طبیعت بی پایان - که متعلق به صالحان است - متعلق به بندگان خدا است، دشمنان خدا را ببینیم، آثار وجود دشمنان خدا را لمس بکنیم; اما تو را نبینیم و از نزدیک از فیض حضور تو بهره نگیریم! (82)

آخرین جمله را به امام و مقتدای خودمان ولی عصر (عج) عرض کنیم :

ای سید و مولای ما!

پیش خدای متعال گواهی بده ، که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستادیم.

بزرگترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راه پر افتخار ، پر فیض، پر بهجت، جان خودم را تقدیم کنم. (83)

دعا

ان شاءالله همه شما و همه ما، هم این توفیق را پیدا کنیم که روزی در رکاب آن بزرگوار باشیم; برای خدا تلاش و مجاهدت کنیم; در مقابل چشم آن بزرگوار، در راه خدا جانمان را از دست بدهیم وبه فیض شهادت برسیم (بزرگترین شرف و افتخار است) . هم تا قبل از ظهورشان، در زمان غیبت، خدای متعال توفیق بدهد که ما سربازان آن بزرگوار، متوسل و متذکر آن بزرگوار باشیم و انس و رابطه قلبی و روحی با آن بزرگوار داشته باشیم. اگر شما از این طرف انس داشتید ، از آن طرف هم جلب توجه، جلب تذکر و جلب لطف و محبت خواهد شد. امیدوارم ان شاءالله همه مشکلات، همه موانع، همه سختی ها و رنج ها، به برکت این ارتباط طرفینی، با فضل الهی و با دست قدرت پروردگار از بین برود. (84)

امیدواریم خدای متعال، ادعیه زاکیه و توجهات حضرت ولی عصر (عج) را در حق ملت ایران، در حق شما عزیزان، همیشگی قرار بدهد. دعاهای آن بزرگوار را در حق همه ما مستجاب کند. دیدار آن بزرگوار را نصیب این دل ها و چشم ها بفرماید. ما را جزو یاران و همراهان و دوستداران و شیعیان واقعی آن بزرگوار قرار بدهد. ما را در دنیا با آل محمد و در آخرت با آن بزرگواران محشور فرماید. ما را مسلمان ومؤمن واقعی زنده بدارد و بمیراند (85) .

پروردگارا! به محمد وآل محمد تو را سوگند می دهیم، دلهای ما را با یاد امام زمان همواره با طراوت بدار.

پروردگارا! چشم های ما را به جمال ولی عصر (عج) منور بگردان.

پروردگارا! این جنود الله، این انسان هایی را که در راه تو مبارزه کرده اند، سربازان و جانبازان امام زمان (عج) قرار بده (86) .

عاشقانه ها

خورشید من بر آی

دل را ز بیخودی سر از خود رمیدن است

جان را هوای زقفس تن پریدن است

از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان

بانگ جرس به شوق به منزل رسیدن است

دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم

باری علاج شکر گریبان دریدن است

شامم سیه ترست زگیسوی سرکشت

خورشید من بر آی که وقت دمیدن است

سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی

مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است

بگرفته آب و رنگ زفیض حضور تو

هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است

با اهل درد شرح غم خود نمی کنم

تقدیر غصه دل من ناشنیدن است

آن را که لب به دام هوس گشت آشنا

روزی «امین » (87) سزا لب حسرت گزیدن است

محراب جمکران

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو

سپند وار ز کف داده ام عنان بی تو

ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ

ز جام عشق لبی تر نکرد، جان بی تو

چو آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلی

پر است سینه ام از اندوه گران بی تو

نسیم صبح نمی آورد ترانه شوق

سر بهار ندارند بلبلان بی تو

لب از حکایت شبهای تار می بندم

اگر امان دهدم چشم خون فشان بی تو

چو شمع کشته ندارم شراره ای به زبان

نمی زند سخنم آتشی به جان بی تو

ز بی دلی و خموشی چو نقش تصویرم

نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو

عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم

چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو

گزارش غم دل را مگر کنم چو «امین »

جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو

ختامه مسک

فرمایشات مقام معظم رهبری در جمع اعضای بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود «عج » ... مساله [بنیاد فرهنگی] امام زمان (عج) هم بسیار کار مثبتی است. بسیار کار خوبی است، این آقا که پیشنهاد کرده، پیشنهاد بسیار خوب و درستی بوده [است] . شما هم که دنبال کردید و عمل کردید، خوب است. آن کسانی هم که در این زمینه دارند کار می کنند، مورد تایید هستند. واقعا افراد فاضل و فهمیده ای هستند و در این کارها هم سابقه دارند و بسیار کار خوبی است. ان شاءا... که هر چه بیشتر ادامه بدهید و یکی از آن سر بندها در مفاهیم معرفتی ما، همین مساله امام زمان (عج) است. مساله «مهدویت » یکی از مسائل محوری و به اصطلاح سر بند است که از آن رشته هایی منشعب می شود و خیلی ها در فکر افتادند که این را از بین ببرند; این فکر را یا تضعیف کنند یا نابود کنند. نابود کردنش را مرحوم آقای فلسفی، ماجرای مفصلی را از رضا خان نقل می کرد که کسی را از معممین آن وقت خواست و گفت: تمامش کنید و او گفت: سخت است. بعد [رضاخان ] گفت: حالا پس شما به عنوان مقدمه، فلان مساله دیگر را مطرح کنید اگر عکس العملی پیدا نکرد، بعد این را مطرح کنید.

پیداست که دستگاه های قدرت به این مساله به شدت اهتمام دارند.

لذاست که هر چه این مساله را پی گیری کنند و متین، معقول، صحیح پی بگیرند; خیلی خوب است، که البته کارهای خوبی هم الآن مشغول اند، کارهای بسیار جالبی، عمیقی دارند انجام می دهند. بعضی از دوستان ما یک دائرة المعارفی در این زمینه دارند درست می کنند.

این جا هم باز سعی شود به کم قانع نشوید. گاهی ممکن است یک حرفی، یک دلی را جذب کند; اما دو تا دل دیگر را ممکن است زده کند. اینها هر چه به میان آورده نشود، بهتر است. حالا گیرم یک نفری هم با این، یک اعتقادی پیدا کند، اگر دیدیم که پایه هایش محکم نیست، این حرف، چه به صورت معجزه [یا... اگرچه ] دیدیم یک چند نفر را ممکن است [تحت تاثیر قرار دهد]، اینها را خارج کنیم; احتیاجی نداریم. حرف های منطقی محکم قوی فراوان داریم، حتی در مسائل مربوط به دیدار حضرت و ملاقات با حضرت، این قدر حرف های قوی خوب هست; نقل های درست، متقن که هر وقت، هر کسی آن را می خواند، دلش قرص است که این درست است. از این نقل های ضعیف و... هر چه که اجتناب شود، بهتر است. هم چنانی که از روایات ضعیف هر چه در این مساله اجتناب شود، خیلی خوب است. روایات قوی داریم; روایات صحاح داریم، چیزهای خیلی محکم داریم، علاوه بر استدلالات عقلانی و کلامی.اماکم



:: موضوعات مرتبط: فرمایشات مقام معظم رهبری درباره ی امام زمان(ارواحنا فداه) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : پنج شنبه 11 تير 1394

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


http://www.hadithlib.com/guides/view/19/-%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C-(%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C) http://www.yareghaeb2.LXB.irچتروم مذهبی یا رغائب