گزیده‌ی سخنان حضرت آیت الله خامنه‌ای(مد ظله العالی) در مورد بسیج

*بسیج مستضعفین که همواره مایه‌ی مباهات بوده، باید تقویت گردد.

*بدنه و زبده‌ی ملت، همان بسیج است.

*بسیج، پشتوانه‌ی اصلی انقلاب است.

 

*افتخار می‌کنم که یک بسیجی باشم.

*آن چیزی که انقلاب ما- با داعیه‌های بزرگش- به او تکیه می‌کنم، نیروی بسیج است.

*محور دفاع از انقلاب، همین آحاد عظیم میلیونی بسیج هستند.

*در هر مجموعه‌ای که افراد آن عضو بسیج هستند- از جهت خدمت به انقلاب- نسبت به دیگران برتر و مقدم‌ترند.

*به عنوان یک بسیجی، هر جا که انقلاب به وجود من نیاز داشته باشد، حاضرم خدمت کنم.

*بسیجی کسی است که سینه‌اش را سپر می‌کند و با هر وسیله‌ای که در اختیارش باشد، دفاع از انقلاب را بر عهده می‌گیرد.

*مسؤولان محترم بسیج باید به سازماندهی خیلی اهمیت دهند، زیرا اصل قضیه، سازماندهی است.

*شما بسیجی‌ها باید به گونه‌ای رفتار کنید که احترام و محبت مردم جلب شود.

*پشتوانه‌ی زوال ناپذیر دفاع، عبارت است از سازماندهی عمومی بسیج و نیروهای رزم دیده و تکمیل ارتش عظیم بدست میلیونی.

*بسیج باید با همان روحیه و شور و قدرت دوران جنگ باقی بماند.

*بسیج، متن ملتی است که در مراکز نظامی و صنعتی و اجتماعی و دینی و آموزشی حضور دارد.

*نیروی مقاومت بسیج باید کار جذب و سازماندهی بسیجیان عزیز را با برنامه‌ریزی صحیح ادامه دهد.

*بسیج، یک سازمان سوم نظامی در قبال سپاه و ارتش نیست.

*بسیج در میدان دفاع مقدّس از خود حرکتی را نشان داد که برای دنیا شگفت‌آفرین بود.

*همه‌ی آحاد مستعد کشور باید بسیجی شوند.

*بسیج با سرنوشت انقلاب، سروکار دارد.

*یکی از افتخارات انقلاب اسلامی و بخصوص از افتخارات بزرگ امام راحل عظیم‌الشأن ما(رضوان الله علیه)، تشکیل ارتش بیست میلیونی بود.

*قوام انقلاب به بسیج است.

*بسیج، در جبهه‌های جنگ، در داخل شهرها و در پایگاه‌های مقاومت، نشان داد که بهترین مدافع انقلاب و اسلام است.

*هفته‌ی بسیج، در حقیقت، فرصت و بهانه‌ای برای زنده نگهداشتن ارزشها و روح بسیجی در آحاد ملت، مخصوصاً جوانان پر شور و مدافعان عاشق صادق است.

*به یکایک بسیجیان در سرتاسر کشور، از زن و مرد و پیر و جوان، ارادت و اخلاص صادقانه‌ی خود را عرض می‌کنم.

*آرزو می‌کنم و از خدا می‌خواهم که با بسیجیان محشور باشم.

*بسیج، یک افتخار و یک ارزش است.

*سعی کنید این روحیه‌ی بسیجی را برای کشور و انقلاب و اسلام حفظ کنید.

*بسیج، یکی از برکات پروردگار عالم بر کشور و بر انقلاب و بر امام بزرگوار ما بود.

*اگر نیروهای مسلح در هر کشور به آمادگی کامل برسند، ولی از نیروهای داوطلب مردمی پشتیبانی نداشته باشند، یقیناً توانایی آنان کامل نخواهد بود.

*بسیج بیست میلیونی انقلاب اسلامی، ثابت کرده است که در صراط حسین بن علی(ع) و صراط عاشورا قدم بر می‌دارد.

*بسیج، یعنی عنصر مؤمن انقلابی علاقه‌مند به سرنوشت میهن.

*عظیم‌ترین و ماندگارترین یادگار آن بزرگوار(امام ره)، همین بسیج مردمی است.

*قدر بسیج را بدانید.

*مسؤولین، آحاد بسیج را به عنوان شاسیته‌ترین افراد ملت ایران برای آن کارهایی که توانایی آن را دارند به حساب بیاورند.

*علی بن ابیطالب(ع) مصداق کامل یک بسیجی فداکار انقلاب است.

*بهترین و بزرگترین الگو برای بسیجیان مسلمان در همه‌ی عالم، علی بن ابیطالب(ع) است.

*همه باید بسیجی باشند، دولت و مسؤولان هم باید بسیجی باشند.

*بسیاری از بلند پایگان و مسؤولان برجسته‌ی کشور، حقیقتاً بسیجی و دارای فرهنگ و عقاید و حرکت بسیجی هستند.

*در حقیقت، بسیج یک فرهنگ و یک حرکت فرهنگی است.

*بسیجی کسی است که برای ارزشهای اسلام، اهمیت قایل است و معتقد به خدا و خاضع و خاشع در مقابل پروردگار عالمیان است.

*بسیج بودن، مایه‌ی سرافرازی و سربلندی پیش پروردگار است.

*هر کس که بسیجی است، باید به بسیجی بودن خود افتخار کند.

*فرهنگ بسیجی، فرهنگ معنویت و شجاعت و غیرت و استقلال و آزادگی و اسیر خواستهای حقیر نشدن است.

*بسیج، یکی از برکات انقلاب و از پدیده‌های بسیار شگفت‌آور و مخصوص این انقلاب است.

*بسیج در حقیقت، مظهر یک وحدت مقدس، میان افراد ملت است.

*بسیج، یک نام مقدس است.

*بسیج این قدر به این کشور خدمت کرده، که کسی نمی‌تواند در مفید بودن آن- بلکه ضرورت آن- تردید کند.

*بسیج، یادگار امام است.

*بسیجی، یک عنوان ارزشمند و والا است.

*بسیجی، یعنی دل با ایمان، مغز متفکر، دارای آمادگی برای همه‌ی میدان‌هایی که وظیفه‌ای انسان را به آن میدان‌ها فرا می‌خواند.

*توسعه‌ی روزافزون کیفی و کمی بسیج، جداگانه باید ما را وادار به شکر و سپاس الهی کند.

*بسیج، یعنی حضور بهترین و با نشاط‌ترین و با ایمان‌ترین نیروهای عظیم ملت در میدان‌هایی که برای منافع ملی  برای اهداف بالا، کشورشان به آنها نیاز دارد.

*بسیج، نماد حضور ملی و مقاومت ملی و آگاهی یک ملت است؛ آن هم آگاهی همراه با تحرک، همراه با معنویت و همراه با اخلاص.

*همه‌ی مردم ایران، تجلیل از بسیج را(ان شاء الله) جزو وظایف خودشان خواهند دانست.

*بسیج عظیم مردمی، یکی از نعمتهای بزرگ الهی است.

*بسیج برای جوانان، شورآفرین است؛ برای دوستان، امیدآفرین است و برای دشمنان، بیم‌آفرین است.

*شما عزیزان رزمنده‌ی سپاه و بسیج، در کنار دیگر نیروهای مسلح می‌توانید در همه‌ی دورانها نقش ممتازی را ایفا کنید.

*شما عزیزان سپاه و بسیج یکی از برجسته‌ترین مظهرهای این ایستادگی و مقاومت هستید.

*مکتب بسیج، مکتب مجاهدت معنوی و مخلصانه است.

*جهاد و شهادت، دو فصل بزرگ حرکت بسیجی است.

همه‌ی آحاد مردم، عضو بسیج هستند.

*هفته‌ی بسیج، نمایش قدرت عمومی مردم است.

*بسیجیان سلحشور، باید همواره آماده و هوشیار باشند.

*نیروی مقاومت بسیج، حایز کمال اهمیت است.

*بسیج باید روز به روز توسعه یابد.

*با فراگیر شدن بسیج، انقلاب، بیمه خواهد شد.

*بسیج، یک فرهنگ و یک حرکت فرهنگی است.

*شما بسجیان، سرباز اسلامید.

*محور برای انقلاب، همین آحاد عظیم بسیج است.

*بسیج، سرمایه‌ی ملی کشور است.

*هفته‌ی بسیج، سرشار از یاد و نام آن بزرگ مرد جهان دار(امام خمینی ره) است.

*ما باید بسیج را نور چشم‌های خود بنامیم.

*بسیج، تشکل همه‌ی مردم برای دفاع از انقلاب است.

*کشور به نیروی مقاومت بسیج نیاز دارد، اما به بسیج عظیم مردمی در همه‌ی میدان‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و- آن وقتی که لازم باشد- نظامی نیز نیازمند است.

*وظیفه‌ی نیروی مقاومت بسیج، الگو شدن برای همه‌ی جوان‌های بسیجی در کشور است.

*همه‌ی مسؤولان باید به قدر مقدور خودشان به مجموعه‌های بسیجی و به نیروی مقاومت بسیج، کمک کنند و برنامه‌های لازم را برای آن‌ها میسر نمایند.

*آبروی بسیج، آبروی نظام و کشور است.

*در جنگ هم همین روحیه‌ی بسیجی بود که توانست برای کشور ما افتخار به بار آورد، هر جا این روحیه‌ی بسیجی وارد شد گره‌ها را باز کرد.

*در جنگ هم هر گاه در سازمان‌های موظف نظامی، یک فرمانده یا یک نظامی با روحیه‌ی بسیجی حضور داشت، هر چیزی رنگ دیگری به خود می‌گرفت و فداکاری، برجسته‌تر و امید و نگاه به آینده، روشن‌تر می‌شد.

*ملت را آماده کردن، مأموریت بسیار بالا و مهمی است.

*تمام مسؤولین کشور در مقابل تجهیز و آماده‌سازی و ایجاد ترتیبات برای بسیج، مسؤولیت دارند و من خودم را برای دفاع از سازمانی که امروز به عنوان نیروی مقاومت بسیج، مشغول خدمت است، موظف می‌دانم و دفاع خواهم کرد.

*بسیج مستضعفین- که همیشه مورد تحسین و رضایت امام عزیزمان بود- زیر نظر و مدیریت سپاه به استحکام تشکیلات و سازماندهی خود، بیش از پیش اهتمام ورزد.

*بسیج باید با همان روحیه و شور و قدرت دوران جنگ باقی بماند و جوانان، آموزش ببینند و سازماندهی شوند و آمادگی حضور پیدا کنند.

*بسیج، یکی از نیروهای مسلح نیست، بسیج، متن ملتی است که در مراکز نظامی و صنعتی و اجتماعی و دینی و آموزشی حضور دارد.

*توجه به بسیج از تمام مأموریت‌های سپاه، بالاتر است.

*همه‌ی نیروهای مؤمن پر انگیزه، با شور با توان در جامعه‌ی اسلامی- اعم از زن و مرد- عضو بسیج هستند.

*همه‌ی آحاد مستعد کشور باید بسیجی شوند.

*در کشور ما، ارتش بیست میلیونی باید یک تحقق واقعی باشد.

*بسیج یعنی کل نیروهای مؤمن و حزب‌اللهی کشور.

*بسیج با سرنوشت انقلاب، سروکار دارد.

*قوام انقلاب، به بسیج است.

*بسیج، بهترین مدافع اسلام و انقلاب است.

*روحیه‌ی بسیجی را برای کشور و انقلاب و اسلام، حفظ کنید.

*بسیج، احتیاج به هوشیاری مضاعف دارد.

*بسیج مردمی، پشتوانه‌ی عظیم و با برکتی است که ارزش بی بدیل خود را در میدان‌های گوناگون به اثبات رسانده است.

*به این ذخیره الهی(بسیج) باید به چشم تکریم بنگرید و آن را در عرصه‌ی سازماندهی و آموزش و انضباط، روز به روز به پیش ببرید.

*بسیج یکی از برکات پروردگار عالم بر کشور و انقلاب و بر امام بزرگوار ما بود.

*بسیج بیست میلیونی انقلاب اسلامی، ثابت کرده است که در صراط حسین بن علی(ع) و صراط عاشورا قدم بر می‌دارد.

*بسیجی باید در وسط میدان باشد تا فضیلت‌های اصلی انقلاب، زنده بماند.

*در زمان ما، نمونه‌ی کاملی از حوادث عاشورا، همین بسیجی‌هایند.

*حضرت علی(ع) همان مصداق کامل بسیجی است.

*به بسیجیان عزیز فعال این کشور علوی و فاطمی، عرض می‌کنم: امیرالمؤمنین(ع) را الگوی خودتان قرار دهید.

*بهترین و بزرگ‌ترین الگو برای بسیجیان مسلمان در همه‌ی عالم، علی ابن ابی طالب(ع) است.

*انکار بسیج و بی‌احترامی به آن یا نابخردانه است یا خائنانه است.

*بسیج به معنی حضور و‌ آمادگی در همان نقطه است که اسلام و قرآن و امام زمان(ارواحنا فداه) و این انقلاب به آن نیازمند است.

*بسیج، یکی از معجزات انقلابی و از کارهای عظیمی بود که امام بزرگوار ما به آن دید و بصیرت نافذ و تدبیر حکیمانه‌ی الهی این نهال برومند و پر ثمر و مبارک را به وجود آورد.

*دست قدرتمند امام(ره) بذر بسیج را در سرتاسر این کشور پاشید.

*یکی از ثمرات عظیم بسیج این است که به برکت آن، سپاه پاسداران از این سازمان کوچک و محدود به یک سازمان رزمی کارآمد و وسیع تبدیل شد.

*بسیج، با حضور در سازمان‌های نیروها مسلح و با فداکاری عمومی، موجب استحکام هر چه بیشتر پایه‌های نظام جمهوری اسلامی شد.

*در دوران جنگ تحمیلی، بسیج درخشید، عالی‌ترین مضامین انسانی در بسیج معنا شد و تجسم یافت.

*بسیجی، هر یک از آحاد ملت است که در هر جایی که از هویت ملی می‌کند و باید پاسداری کند.

*بسیج یعنی حضور در میدان‌هایی که نظام اسلامی، وظیفه‌ی انسانی و الهی و نیازهای کشور، حضور او را در آن میدان‌ها لازم می‌داند و او را به آن‌ها فرا می‌خواند.

*بسیج، یک حقیقت منحصر به فرد در جمهوری اسلامی است که حاکی از نهایت توانایی مکتب و تفکر عمیق و ماندگار انقلاب و اسلامی در این سرزمین است.

*بسیج یعنی آن مجموعه‌ای از مردم- اعم از جوانان مشغول به کار موظف اداری یا مشغول به کشاورزی و کارگری یا مشغول به مشاغل آزاد دیگر- که با ایمان عمیق توأم با عواطف و احساسات پاک و صادقانه‌ی خود، حاضرند همه‌ی توانشان را در خدمت اهداف نظام و انقلاب و منافع ملت، به کار برند.

*اگر ما بخواهیم از اول پیروزی انقلاب تا کنون در میان عوامل انسانی به دنبال مؤثرترین عامل بگردیم، عامل بسیج را پیدا می‌کنیم.

*در طول این سال‌ها، هر چند دشمنان و دل‌های فریفته‌ی آن‌ها علیه بسیج گفتند و نوشتند، به فضل پروردگار، نیروی بسیج وسیع‌تر، انگیزه‌های بسیج قوی‌تر و نور امید در دل بسیجیان، درخشان‌تر شد.

*بسیج، یعنی حضور آگاهانه و فداکارانه‌ی یک انسان در مواجهه‌ی با دشمنان انقلاب و نظام و اسلام و کشور و ملت.

*بسیج، بر اساس بصیرت و روشنایی گوهر ایمان در دل او، ایستاده و مستحکم است: چون این استحکام متکی به آن بصیرت است، تمام شدنی نیست.

*آبروی بسیج، آبروی نظام و کشور است. کسانی که اعتراض کوچکی دارند، حق ندارند به بهانه‌ی این اعتراض کوچک، بسیج یا سپاه را زیر سؤال ببرند.

*مجموعه‌ی بسیج اساتید را با همین نام، توسعه دهید.

*دامنه‌ی بسیج خیلی وسیع است. بسیج را نباید در نیروی مقاومت بسیج، خلاصه کرد. نیروی مقاومت بسیج با فعالیت و ابتکار و حضور خود، مانند لکوموتیوی است که قطار عظیم بسیج ملت ایران را پیش می‌راند.

*امروز، وظیفه‌ی بسیج، حفظ فضای سالم در کشور و منزوی کردن زشتی و الودگی و غفلت و ریا و نفاق و شرک است.

*بسیج، یک نیروی رزمی محض نیست، یک نیروی مردمی، انسانی، الهی، علمی، تربیتی و یک مجموعه‌ی آماده به کار برای کارهای بزرگ است.

*هر جوان بسیجی، مردم بسیجی، زن بسیجی، دانش‌آموز بسیجی، دانش‌جوی بسیجی، کارگر بسیجی و روحانی بسیجی می‌تواند محور باشد و انسان‌هایی را به خود، جذب کند.

*بسیجی یک فرهنگ است، و اگر بخواهیم این فرهنگ را در یک جمله تعریف کنیم، باید بگوییم: پیشرو بودن در همه‌ی عرصه‌های اساسی زندگی.

*بسیج یعنی حرکت عظیم ملت ایران، همراه با آگاهی، احساس آمیخته‌ی با عقلانیت، حرکت و عمل آمیخته‌ی با مبنای فکری، عمل گرایی همراه با آرمان گرایی و دیدن افق‌های دوردست؛ این‌ها مجموعه‌ای است که ذهنیت و هویت بسیج را تشکیل می‌دهد.



:: برچسب‌ها: امام خامنه ای(مدظله العالی) , گزده سخنان , بسیج , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : شنبه 6 تير 1394
بیانات امام خامنه ای (مدظله العالی) درباره ظهور حضرت مهدی (عج) بیانات امام خامنه ای (مدظله العالی)

امتیاز شیعه در مسئله مهدویت ؟
مسئله‌ى مهدویت در اسلام هم جزو مسلّمات است؛ یعنى مخصوص شیعه نیست. همه‌ى مذاهب اسلامى غایت جهان را که اقامه‌ى حکومت حق و عدل به وسیله‌ى مهدى (علیه الصّلاة و السّلام و عجّل اللَّه فرجه) است، قبول دارند. روایات معتبر از طرق مختلف، در مذاهب گوناگون، از پیغمبر اکرم و از بزرگان نقل شده است. بنابراین، هیچ تردیدى در آن نیست. منتها امتیاز شیعه در این است که مسئله‌ى مهدویت در آن یک مسئله‌ى مبهم نیست؛ یک مسئله‌ى پیچیده‌اى که براى بشر قابل فهم نباشد، نیست؛ یک مسئله‌ى روشن است، مصداق واضحى دارد که این مصداق را میشناسیم، خصوصیاتى از او را میدانیم، پدران او را میشناسیم، خانواده‌ى او را میشناسیم، ولادت او را میشناسیم، جزئیات آن را خبر داریم. در این معرفى هم باز روایات شیعه، تنهائى در صحنه نیستند؛ حتّى روایاتى از غیر طریق شیعه هم وجود دارد که همین معرفى را براى ما روشن میکند و باید کسانى که مال مذاهب دیگر هستند، توجه کنند و دقت کنند تا این حقیقت روشن را دربیابند. بنابراین اهمیت مسئله یک چنین سطحى دارد و ما بیشتر از دیگران اولى‌ هستیم به اینکه به این مسئله بپردازیم؛ کارهاى علمى و دقیق و متقن روى این مسئله انجام بگیرد.
«بیانات رهبری در جمع اساتید و فارغ‌التحصیلان تخصصی مهدویت1390/4/18»

  قبل از فرج، آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست!
قبل از دوران مهدى موعود، آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست. ...قبل از ظهور مهدى موعود، در میدانهاى مجاهدت، انسانهاى پاک امتحان مى‌شوند؛ در کوره‌هاى آزمایش وارد مى‌شوند و سربلند بیرون مى‌آیند و جهان به دوران آرمانى و هدفىِ مهدى موعود(ارواحنافداه) روزبه‌روز نزدیکتر مى‌شود؛ این، آن امید بزرگ است؛ لذا روز نیمه‌ى شعبان، روز عید بزرگ است.
«دیدار با مردم قم 30/11/1370»

  حقیقت انتظار
انتظار، یعنى دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگى بشر. ممکن است کسانى آن دوران را نبینند و نتوانند درک کنند - فاصله هست - اما بلاشک آن دوران وجود دارد؛ لذا تبریک این عید - که عید امید و عید انتظار فرج و گشایش است - درست نقطه‌ى مقابل آن چیزى است که دشمن مى‌خواهد به وجود بیاورد.«دیدار به مناسبت میلاد دیدار به مناسبت میلاد حضرت مهدى (عج) 25/09/1376»

   باید زمینه را آماده کنى
مسأله‌ى ولادت حضرت مهدى علیه‌الصّلاةوالسّلام‌وعجّل‌اللَّه‌تعالى‌فرجه‌الشّریف، از این جهت هم حائز اهمیت است که مسأله‌ى انتظار و دوران موعود را که در مذهب ما، بلکه در دین مقدّس اسلام ترسیم شده است - دوران موعود آخرالزّمان؛ دوران مهدویت - ما به یاد بیاوریم، روى آن تکیه کنیم و بر روى آن مطالعه و دقّت و بحثهاى مفیدى انجام گیرد. شما باید زمینه را آماده کنى، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه‌ى آماده، اقدام فرماید. از صفر که نمى‌شود شروع کرد! جامعه‌اى مى‌تواند پذیراى مهدى موعود ارواحنافداه باشد که در آن آمادگى و قابلیت باشد، والّا مثل انبیا و اولیاى طول تاریخ مى‌شود.

  تاثیر اعتقاد به ظهور حضرت
ملتى که به خدا معتقد و مؤمن و متکى است و به آینده امیدوار است و با پرده نشینان غیب در ارتباط است؛ ملتى که در دلش خورشید امید به آینده و زندگى و لطف و مدد الهى مى‌درخشد، هرگز تسلیم و مرعوب نمى‌شود و با این حرفها، از میدان خارج نمى‌گردد. این، خصوصیت اعتقاد به آن معنویت مهدى علیه آلاف التحیة والثناء است. عقیده به امام زمان، هم در باطن فرد، هم در حرکت اجتماع و هم در حال و آینده، چنین تأثیر عظیمى دارد. این را باید قدر دانست.
«در دیدار با پاسداران 10/12/1368»

   انتظار ، فقط نشستن و اشک ریختن نیست!
امام زمان ارواحنافداه با اقتدار و قدرت و تکیه بر توانایى‌اى که ایمان والاى خود او و ایمان پیروان و دوستانش، او را مجهز به آن قدرت کرده است، گریبان ستمگران عالم را مى‌گیرد و کاخهاى ستم را ویران مى‌کند.
درس دیگر اعتقاد به مهدویت و جشنهاى نیمه‌ى شعبان براى من و شما این است که هر چند اعتقاد به حضرت مهدى ارواحنافداه یک آرمان والاست و در آن هیچ شکى نیست؛... اما این آرمانى است که باید به دنبال آن عمل بیاید. انتظارى که از آن سخن گفته‌اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست.
«دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ى شعبان در مصلاى تهران 30/07/1381»

  بزرگترین وظیفه‌ى منتظران
بزرگترین وظیفه‌ى منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوى و اخلاقى و عملى و پیوندهاى دینى و اعتقادى و عاطفى با مؤمنین و همچنین براى پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانى که در دوران دفاع مقدس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدس شرکت مى‌کردند، منتظران حقیقى بودند. کسى که وقتى کشور اسلامى مورد تهدید دشمن است، آماده‌ى دفاع از ارزشها و میهن اسلامى و پرچم برافراشته‌ى اسلام است، مى‌تواند ادعا کند که اگر امام زمان بیاید، پشت سر آن حضرت در میدانهاى خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانى که در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را مى‌بازند و زانوانشان سست مى‌شود؛ کسانى که براى مطامع شخصى خود حاضر نیستند حرکتى که مطامع آنها را به خطر مى‌اندازد، انجام دهند؛ اینها چطور مى‌توانند منتظر امام زمان به حساب آیند؟ کسى که در انتظار آن مصلح بزرگ است، باید در خود زمینه‌هاى صلاح را آماده سازد و کارى کند که بتواند براى تحقق صلاح بایستد.
«دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ى شعبان در مصلاى تهران 30/07/1381»

   یک حکومت صددرصد مردمى
...حکومت آینده‌ى حضرت مهدى موعود ارواحنافداه، یک حکومت مردمى به تمام معناست... امام زمان، تنها دنیا را پر از عدل و داد نمى‌کند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بناى عدل الهى را در سرتاسر عالم استقرار مى‌بخشد و یک حکومت صددرصد مردمى تشکیل مى‌دهد
«دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ى شعبان در مصلاى تهران 30/07/1381»

دست قاهر قدرتمند الهى
...انتظار فرج، انتظار دست قاهر قدرتمند الهى ملکوتى است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‌ى ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگى مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده‌ى واقعى خدا بکند. باید براى این کار آماده بود... انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن براى اینکه کار به خودى خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگى است. ...انتظار فرج یعنى کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براى آن هدفى که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) براى آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخى براى آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگى انسانى، زندگى الهى، عبودیت خدا؛ این معناى انتظار فرج است.

 

 

 


:: برچسب‌ها: امتیاز شیعه در مسئله مهدویت ؟ , قبل از فرج،آسایش و راحت‌طلبى و عافیت نیست! , حقیقت انتظار , باید زمینه را آماده کنى , تاثیر اعتقاد به ظهور حضرت , انتظار،فقط نشستن و اشک ریختن نیست! , بزرگترین وظیفه‌ى منتظران , یک حکومت صددرصد مردمى , دست قاهر قدرتمند الهى , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : شنبه 6 تير 1394
چهل حدیث در مورد امام زمان(ارواحنا فداه)

 

      1ـ «پيامبرگرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:

 

      المَهدِيُّ طاووسُ أَهلِ الجَنَّةِ.

 

      مهدي(ع) طاووس اهل بهشت است. (الشِّهاب‌ في‌الحِکَمِ و الآداب، ص 16)



      2ـ «پيامبرگرامي اسلام (صلي‌الله عليه و آله و سلم)»:

 

      افضلُ اَعمالٍ اُمّتي اِنتظارُ الفَرَج.

 

      افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان عليه‌السلام است. (الشِّهاب في‌الحِکَم و الآداب، ص 16)



      3ـ «حضرت مهدي(عج)»:

 

      اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.

 

      براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدين، ج 2، ص 485)



      4ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)»:

 

      اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَيأسُوا مِن رَوحِ الله.

 

      همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان عليه‌السلام) باشيد و يأس و نااميدي از رحمت خدا به خود راه مدهيد. (بحار، ج 15، ص 123)




      5ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ في فُسطاطِه.

 

      هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدي(عليه‌السلام) از دنيا برود همچون کسي است که در خيمه و معيّت آن حضرت در حال جهاد به سر مي‌برد. (بحار، ج 52، ص 126)



      6ـ «پيامبرگرامي اسلام (صلي‌الله عليه و آله و سلم)»:

 

      مَن اَنكَرَ القائِمَ مِن وُلدي أَثناءَ غَيبَتِهِ ماتَ ميتَةً جاهِليَّةً.

 

      کسي که قائم(مهدي) را که از فرزندان من است در دوران غيبتش مُنکِر شود، بر حالت جاهليت قبل از اسلام از دنيا خواهد رفت. (منتخب‌الاثر، ص 229)



      7ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      لَو لَمْ يَبْقَ منَ الدُّنيا اِلاَّ يَومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ اليَومَ حَتّي يَخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَيت.

 

      اگر از عمر دنيا تنها يک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولاني مي‌کند تا قائم ما اهل بيت(عليه‌السلام) ظهور يابد. (منتخب‌الاثر، ص 254)



      8ـ «حضرت مهدي(عج)»:

 

      فَاِنّا يُحيطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لايَعزُبُ عَنّا شَيءٌ مِن اَخباركُم.

 

      ما از اوضاع شما کاملاً باخبريم و هيچ چيز از احوال شما بر ما پوشيده نيست. (بحار، ج 53، ص 175)



      9ـ «حضرت مهدي(ع)»:

 

      اِنّي اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ كما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.

 

      من براي اهل زمين أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج 78، ص 38)



      10ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      المُنتَظِرُ لِلثّاني عَشَر كَالشّاهِرِ سَيفَهُ بَينَ يَدَي رُسولِ الله صلي‌الله عليه و آله يَذُبُّ عَنهُ.

 

      کسي که در انتظار امام دوازدهمين خود به سر مي‌برد همانند کسي است که در رکاب رسول خدا(صلي‌الله عليه و آله و سلم) شمشير کشيده و از آن حضرت دفاع مي‌نمايد. (کمال‌الدين، ص 647)



      11ـ حضرت مهدي(ع):

 

      إنّا غَيرُ مُهمِلينَ لِمُراعاتِكُم ولا ناسين لِذِكرِكُم و لَولا ذلِكَ لَنَزلَ بِكُم اللّأْواءُ وَاصطَلَكُمُ الأَعداءُ.

 

      ما در رعايت حال شما هيچ کوتاهي نمي‌کنيم و ياد شما را از خاطر نمي‌بريم وگرنه محنت و دشواريها شما را فرا مي‌گرفت و دشمنان شما را از بُن و ريشه قلع و قمع مي‌ساختند. (بحار، ج 53، ص 72)



      12ـ حضرت مهدي(ع):

 

      اَنَا خاتِمُ الأوصياءِ وَ بي ‌يَدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلي و شيعَتي.

 

      من ختم‌کنندة راه اوصيا هستم و به وسيلة من خدا بلاها را از اهل بيت من و شيعيانم دفع مي‌نمايد. (غيبت شيخ طوسي، ص 246)



      13ـ «پيامبرگرامي اسلام (صلي‌الله عليه و آله و سلم)»:

 

      يَخرُجُ المَهدي و علي رَأسِه غَمامَةٌ فيها مُنادٍ يُنادي «هذا المَهدي خَليفةُ اللهِ فَاتَّبِعوهُ»

 

      زماني که حضرت مهدي(ع) ظهور مي‌کند ابري بالاي سر دارد که در آن منادي ندا مي‌کند «اين مهدي خليفة‌الله است، از او متابعت و پيروي کنيد.» (بحار، ج 51، ص 81)



      14ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:

 

      قَبْلَ قيامِ القائمِ(عليه‌السلام) خَمسُ علاماتٍ مَحْتُوماتٍ. اَليماني وَ السُّفياني و الصَّيحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّكِيَّةِ وَ الخَسفُ بِالبَيداء.

 

      پيش از ظهور حضرت قائم(عليه‌السلام) وقوع اين پنج علامت حتمي است: ظهور يماني (از يمن)، سفياني (از شام)، صيحه و فرياد آسماني، کشته شدن نفس زکيّه (سيدي بزرگوار در مسجدالحرام) و فرو رفتن لشکر سفياني در زمين بيداء (بيابان ميان مکه و مدينه). (الزام‌الناصب، ج2، ص 136 ـ بحار، ج 52، ص 204)



      15ـ «امام محمدباقر (عليه‌السلام)»:

 

      وَ قَتلُ غلامٍ مِن آلِ مُحمّدٍ عَليهِمُ السلامُ بَينَ الرُّكنِ و المَقامِ اِسمُهُ محمدُبنُ الحَسَنِ «اَلنَّفسُ الزّكيِّةِ».

 

      (از علائم نزديک ظهور حضرت) جواني از آل محمد(عليه‌السلام) به نام محمد بن الحسن «نفس زکيّه» ميان رکن حجر‌الاسود و مقام ابراهيم به شهادت مي‌رسد. (بحار، ج 52، ص 192)



      16ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      لَيسَ بَينَ قِيامِ قائِمِ آلِ مُحمدٍ عليهم السلام وَ بينَ قَتلِ النّفسِ الزّكِيّةِ الاّ خَمسَ عَشَرَةَ ليلةً.

 

      فاصله ميان قيام قائم آل محمد(عليه‌السلام) و شهادت «نفس زکيه» تنها پانزده روز خواهد بود. (بحار، ج 52، ص 203)



      17ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      قُداّمُ القائِمِ مَوتَتان: مَوتٌ احمرُ وَ موتٌ اَبيضُ حتّي يَذَهَبَ مِن كُلِّ سبعةٍ خمسةٌ! اَلموتُ الأحَمرُ السَيفُ و المَوتُ اَلأَبْيَضُ الطَاّعونُ.

 

      پيش از قيام حضرت، دو نوع مرگ و مير خواهد بود: يکي مرگ سرخ و ديگر مرگ سفيد آنچنان (سهمگين و هولناک) كه از هر هفت نفر پنج نفر از بين خواهند رفت! مرگ سرخ با شمشير(اسلحه) و مرگ سفيد بيماري(همه‌گير) طاعون است. (كمال‌الدين، ص 655)



      18ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      لايقومُ حتّي يُقتَلَ الثُّلثُ و يَموتُ الثُّلثُ و يَبقَي الثُّلث!

 

      قيام حضرت نخواهد بود تا زماني که يک سوم مردم کشته شوند و يک سوم ديگر مي‌ميرند و تنها يک سوم باقي خواهند ماند! (بشارت‌الاسلام، ص 175)



      19ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      كَذَبً الوَقّاتون، إنّا اَهلُ بَيتٍ لانُوَقِّتُ.

 

      دروغ مي‌گويند کساني که زمان ظهور حضرت را پيشگوئي مي‌کنند. ما خاندان اهل بيت براي فَرَج حضرتش زمان معين نمي‌کنيم. (بحار، ج 52، ص 118)



      20ـ «امام محمدباقر (عليه‌السلام)»:

 

      اذا خَرَجَ أَسنَدَ ظَهْرهُ اِلَي الكَعبةِ وَ اجتَمع له ثلاثُمِأَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رجَلاً. فَأَوَّلُ ما يَنطِقُ بِهِ هذِهِ الإية «بَقِيةُ‌الله خيرٌلكُم اِنْ كُنتُم مؤمنين.»

 

      زماني که حضرت ظهور مي‌کند به خانة کعبه تکيه مي‌دهد و در خدمتش سيصد و سيزده نفر (ياران به تعداد لشکريان بدر) حضور پيدا مي‌کنند. اول سخن حضرت آيه شريفه است: «بَقِيَّةُ‌اللهِ خيرٌلکُم اِنْ کُنتُم مُؤمنين». (اِعلام الوري، ص 433)



      21ـ «امام علي‌بن‌موسي‌الرضا (عليه‌السلام)»:

 

      علامَتُهُ أَن يَكوُنَ شَيخَ السِّنِّ شَابَّ المَنظَرِ حتّي أَنَّ النّاظِرَ اِلَيهِ يَحسَبُهُ اِبنَ اَربعينَ سنةً.

 

      نشانة مخصوص حضرت چهرة جوان بودن او در سن کهولت است به گونه‌اي است که هر کس حضرت را مي‌بيند او را چهل ساله مي‌پندارد. (اِعلامُ الوَري، ص 435)



      22ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      لايَبقي مُؤمنٌ مَيِّتٌ اِلاّ دَخَلتْ عَليهِ الفَرحةُ في ‌قَبرِه.

 

      در وقت ظهور حضرتش، هيچ مؤمن از دنيا رفته باقي نمي‌ماند مگر آن که سرور و شادماني قبر او را فرا مي‌گيرد. (بحار، ج 52، ص 328)



      23ـ «پيامبرگرامي اسلام (صلي‌الله عليه و آله و سلم)»:

 

      مِن ذُُرَّيتي اَلمهدي اِذا خَرجَ نَزَل عيسَي بنُ مريمَ(عليه‌السلام) لِنُصرتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صلّي خَلفَهُ.

 

      مهدي(ع) از فرزندان من است، زماني که قيام مي‌کند عيسي بن مريم(عليه‌السلام) جهت نصرت و ياري او (از آسمان) فرود مي‌آيد و حضرتش را براي نماز مقدّم مي‌دارد و به او اقتدا مي‌نمايد. (امالي صدوق، ص 181)



      24ـ «پيامبرگرامي اسلام (صلي‌الله عليه و آله و سلم)»:

 

      اَلمهدي(ع) يَكسِرُ الصليبَ وَ عِندَهُ عيسي(عليه‌السلام).

 

      حضرت مهدي(ع) پس از ظهور، در حالي که حضرت عيسي(ع) در محضر اوست صليب (مسيحيان) را درهم مي‌شکند. (اثباة‌الهداة، ج 3، ص 650)



      25ـ «امام محمدباقر (عليه‌السلام)»:

 

      (في روايةٍ) اَوّلُ مايَبدأُ القائمُ عليه السلام بِأنطاكِيَةَ فَيستَخرِجُ مِنَها التَّوريةَ مِن غارٍ فيه عصا موسي و خاتَم سليمان(ع).

 

      نخستين کاري که امام زمان(عليه‌السلام) انجام مي‌دهد (در يک روايتي) تورات (حقيقي) را از غاري در شهر «انطاکيه» که عصاي موسي و انگشتر سليمان(عليه‌السلام) نيز در آن است بيرون مي‌آورد. (بحار، ج 52، ص 390).



      26ـ «پيامبرگرامي اسلام (صلي‌الله عليه و آله و سلم)»:

 

      يَظْهَرُ علي يَدَيهِ «تابوتُ السَّكينَةٍ » مِن بُحَيرَةِ طَبَرَيَّة، يُحمَلُ فَيوضَعُ بَينَ يَدَيهِ ببَيتِ المَقدِسِ فاذا نَظَرَتْ اِلَيه اليَهودُ اَسلَمَت اِلاّ قليلاً مِنهم.

 

      «تابوت سکينه» به دست حضرتش از درياچة طبرّيه (در فلسطين) بيرون آورده مي‌شود و همراه آن حضرت حمل شده و در بيت‌المقدس در برابرش گذاشته مي‌شود. يهوديان وقتي آن را مي‌بينند، به جز تعدادي اندک، همه مسلمان مي‌شوند. (الملاحم و الفتن، ص 57)



      27ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      يَقومُ بأمرٍ جَديدٍ و سُنَّةٍ جَديدةٍ و قَضاءٍ جَديد عَلَي العَرَبِ شَديد.

 

      حضرت که ظهور مي‌کند، اموري نوين، و سنتّي نوين، و قضاوت‌هاي نويني به همراه خواهد داشت و بر قوم عرب سخت گران خواهد بود. (غيبت نعماني، ص 122)



      28ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      اذا قامَ القائمُ لايبقي اَرضٌ اِلاّ نُودِيَ فيها شَهادَةُ «اَن لااله اِلاّ اللهُ و أَنّ مُحمداً رسولُ الله صليّ الله عليه و آله و سلم.».

 

      زماني که حضرت قيام مي‌کند سرزميني باقي نمي‌ماند جز اينکه نداي (رساي) شهادتين «لا اله الاالله محمد رسول‌الله(صلي‌الله عليه و آله)» از آن برخواهد خواست. (بحار،‌ ج 52، ص 340)



      29ـ «امام محمدباقر (عليه‌السلام)»:

 

      كَأنّي بِأَصحابِ القائمِ(عليه‌السلام) وَ قَد اَحاطوا بِما بَينَ الخافِقينَ فَلَيس مِن شَيءٍ اِلاّ وَ هُوَ مُطيعٌ لَهمُ.

 

      گويا ياران حضرت قائم(ع) را مي‌بينم که بر شرق و غرب عالم سُلطه يافته‌اند و ديگر چيزي وجود ندارد که مطيع و تحت فرمان آنان نباشد. (کمال‌الدين، ج 2، ص 673)



      30ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      هُوَ المُفرِّجُ الكُرَبِ عَن شيعَتِه بَعد ضَنكٍ شَديدٍ وَ بَلاءٍ طَويل.

 

      تنها او (مهدي(عليه‌السلام)) است که پس از دوران‌هاي طولاني بلاخيز و تنگناهاي طاقت‌فرسا، غم‌ها و گرفتاري‌ها را از دل شيعيانش برطرف مي‌نمايد. (الزام‌الناصب، ص 138)



      31ـ «امام زين‌العابدين (عليه‌السلام)»:

 

      اِذا قامَ قائمُنا أَذهَبَ اللهُ عَزَّوجلّ عَن شيعَتِناَ العاهَةَ وَ جَعَلَ قُلوبَهُم كَزُبَرِ الحَديدِ وَ جَعلَ قُوّةَ الرَّجلِ مِنُهم قُوَّةَ اَربعينَ رَجُلاً.

 

      زماني که قائم ما قيام مي‌کند خداي متعال آفت‌ها را از ميان شيعيان برطرف مي‌کند و دلهايشان (در استقامت) همانند الوار آهنين قرار مي‌دهد که قوّت يك مرد آنان برابر قوّت چهل مرد خواهد بود. (بحار، ج 52، ص 317)



      32ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      فلا يَبقي في الأَرضِ خَرابٌ اِلاّ و عُمِّرَ.

 

      در حکومت حضرتش جاي مخروبه‌اي در زمين باقي نمي‌ماند الّا آنکه آباد مي‌گردد. (بشارة‌الاسلام، ص 99)



      33ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      لايَدَعُ بِدعةً اِلاّ اَزالَها وَ لاسُنَّةً اِلاّ اَقامها.

 

      حضرت، هيچ بدعت و ضلالتي باقي نمي‌گذارد مگر اينكه از بين مي‌برد و هر سُنّت (و احکام از دست رفته) را از نو برپا خواهد داشت. (بشارة‌الاسلام، ص 235)



      34ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      المَهديُّ سَمِحٌ بِالمالِ شديدٌ عَلي العُمّالِ رحيمٌ بِالمَساكينِ.

 

      حضرت مهدي(عليه‌السلام) بخشنده است و مال را به وفور مي بخشد، بر مسئولان و کارگزاران بسيار سخت‌گير و بر فقرا و ضُعفا رئوف و مهربان است. (الملاحم و الفتن، ص 137)



      35ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      دارُمُلكِهِ الكوفةُ و مَجلِسُ حُكمِهِ جامِعُها وَ بيتُ سَكَنِهِ و بَيتُ مالِهِ مسجدُ السَّهلةِ.

 

      مقرّ خلافت و حکومت حضرت شهر کوفه است و مجلس حُکم و قضاوتش مسجد اعظم آن، و بَيت‌ُالمال و مَحّل سکوُنت ايشان مسجد سهله خواهد بود. (بحار، ج 53، ص 11)



      36ـ «امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»:

 

      اذا قامَ قائمُ آلِ محمدٍ (عليهم‌السلام) بَني في‌ظَهرِ الكوفَةِ مَسجداً لَهُ اَلفُ بابٍ وَ اتَّصلَت بيوتُ الكوفَةِ بِنهرِ كَربلاء.

 

      زماني که قائم آل محمد(عليه‌السلام) ظهور مي‌کند در نجف اشرف مسجدي بنا مي‌کند که هزار باب دارد و در آن زمان خانه‌هاي شهر کوفه به شريعة فرات کربلا متصل مي‌گردد. (بحار، ج 52، ص 337)



      37ـ «امام جعفرصادق(عليه‌السلام)»:

 

      اذا فَتَحَ جَيشُهُ بلادَ الرّوم يُسلِمُ الرومُ علي يدِه فَيَبني لَهُم مَسجداً.

 

      زماني که قواي حضرت، مغرب‌زمين را فتح مي‌کند آنان به دست حضرتش به دين اسلام مي‌گروند و امام(عليه‌السلام) براي ايشان مساجد بنا مي‌کند. (بشارة‌الاسلام، ص 251)



      38ـ «امام محمدباقر (عليه‌السلام)»:

 

      هوَ وَ اللهِ المُضطَرُّ في‌كتابِ اللهِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ «أَمَّن يُجيبُ المُضطَرَّ اذا دعاهُ وَ يَكَشِفُ السُّوءَ وَ يَحعَلُكُمْ خُلفاءَ الأَرض».

 

      به خدا سوگند که او (مهدي (عليه‌السلام)) مضطر (حقيقي) است که در کتاب خدا آمده مي‌فرمايد: «اَمَّن يجيب‌المضطر اذ ادعاه و يکشف السؤ...» (بحار، ج 52، ص 341)



      39ـ «امام محمدباقر (عليه‌السلام)»:

 

      مَن قَرأَ المُسبِّحاتِ كلَّها قَبلَ أن يَنامَ لَمْ يَمُتْ حَتّي يُدرِكَ القائمَ صَلواتُ الله علَيه و إنْ ماتَ كانَ في ‌جِوار رسولِ الله صلي‌الله عليه و آله و سلم.

 

      کسي که هر شب مُسَبِّحبات را قبل از خواب بخواند (سوره‌هاي پنجگانة حديد و حشر و صف، و جمعه و تغابن) نمي‌ميرد تا حضرت قائم(عليه‌السلام) را دريابد و اگر پيش از آن از دنيا برود در جوار رسول‌الله(صلي‌الله عليه و آله و سلم) خواهد بود. (تفسير صافي، ج 5، ص 141)



      40ـ «امام محمدباقر (عليه‌السلام)»:

 

      فَياطوبي لِمَن أَدْرَكَهُ وَ كانَ مِن أنصارِهِ، وَ الوَيلُ كُلُّ الوَيلُ لِمَن خالَفَهُ وَ خالَفَ أَمرَهُ وَ كانَ مِن اعدائِه.

 

      خوشا به حال آن کس که زمان حضرتش را دريابد و در جمع ياوران او باشد، و بدا و بسيار بدا به حال کسي که با او مخالفت و ستيزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآيد. (بحار، ج 52، ص 348)

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : شنبه 6 تير 1394
آیا در زمان ظهور امام زمان(ارواحنا فداه) ، نیازی به مراجع مطظم تقلید و یا خواندن دروس حوزوی می باشد
آیا در زمان ظهور امام زمان ارواحنا فداه، نیازی به مراجع معظم تقلید و یا خواندن دروس حوزی می باشد؟

استاد احمد عابدی به دو پرسش درباره مهدویت پاسخ گفته است :

آیا در زمان ظهور امام زمان ارواحنا فداه، نیازی به مراجع معظم تقلید و یا خواندن دروس حوزی می باشد؟

امام صادق علیه السلام در زمان حیات خویش به ابان بن تغلب می فرمود: اجلس فی المسجد و افت للناس: در مسجد بنشین و فتوا بده، این حدیث دلالت بر آن دارد که در زمان ظهور امام زمان علیه السلام، مراجع تقلید نیز هم رساله دارند و هم فتوا می دهند. زیرا وقتی امام زمان علیه السلام ظهور نماید همه نمی توانند بروند مسائلشان را از امام زمان علیه السلام بپرسند، و آن موقع طلبه و مسئله گو برای جامعه بیشتر نیاز می شود. در زمان امام صادق علیه السلام مردم از آن حضرت سوال می پرسیدند. بعد، می آمدند به زراره و محمد بن مسلم می گفتند، امام صادق علیه السلام این فرمایش را فرمودند، به آن عمل بکنم یا خیر؟ و زراره می گفت: به فرمایش امام عمل بکن یا نکن. چرا؟ چون وقتی این فرد سوال می پرسید، نمی دانست امام علیه السلام تقیه کرده است یا خیر. و زراره می دانست امام علیه السلام در هنگام پاسخ تقیه کرده است یا خیر. و لذا زراره می گفت عمل بکنید یا نکنید. اما امام زمان علیه السلام تقیه نمی کند، ولی وقتی شما حرفهای امام زمان علیه السلام را می شنوید، گاهی احادیثی می فرمایند که قید است نسبت به مقیدی و خاصی است نسبت به عامی که امامان دیگر فرموده اند و آن کسی که می تواند تمام احادیث را جمع کند و کنار هم بگذارد، مجتهدین و مراجع تقلید هستند. و در زمان ظهور نیز مراجع معظم تقلید حضوردارند وفتوا و رساله آنها نیز وجود دارد. این که در زمان ظهور نیازی بهمراجع معظم تقلید و یا خواندن دروس حوزی نمی باشد،این یکی از سنگهای انحرافی بود که بابی ها و بهایی ها پایه گذاری کردند.

آیا صحیح است که می گویند: الان هنگام ظهور صغری است و کم کم تبدیل می شود به ظهور کبری، مثل غیبت صغری و کبری؟ و یا اینکه دولتی برای زمینه سازی ظهور امام زمان علیه السلام می آید؟(مسئله دولت زمینه ساز)

اصل این حرف (ظهور صغری)دروغی بیش نیست و هیچ مدرک و سندی ندارد، و بحث دولت زمینه ساز(الموطئون للمهدی) نیز در هیچ حدیث شیعی نیامده است و فقط در کتاب سنن ابن ماجه (که اهل سنّت بوده و اهل قزوین بوده است و احادیث بسیاری جعل کرده است) حدیث ضعیفی در این رابطه نقل کرده است. البته در کتاب سنن ابن ماجه احادیث ضعیف وجود دارد از جمله یکی از احادیثی که ابن ماجه جعل کرده این است: که پیغمبر (ص) فرموده است هرکس یک شب را در قزوین بخوابد، بهشت بر او واجب می شود. امروزه برخی از کسانی که بحث دولت زمینه ساز ظهور را مطرح می کند، حرف و مدرکشان به این حدیث برمی گردد که ابن ماجه نقل کرده است و خودش نیز معتقد است این حدیث ضعیف است. مضافاً مگر قبل از قیام پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، دولت زمینه ساز وجود داشت؟ البته خیر، بلکه هنر پیامبر(ص) بود، که با تلاش و کار فراوان حکومت برقرار و دینش را جاودانی کرد. پس دلیلی بر بودن دولت زمینه ساز نداریم.



:: برچسب‌ها: امام زمان(ارواحنا فداه) , مراج معظم تقلید , دروس حوزوی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : شنبه 6 تير 1394
السلام علیکم یا اباصالح مهدی

لطفا تا آخر بخوید

 

تجلی گه ظهورست جمکران

قطعه ای از بهشت وغرق نورست جمکران

به منزله ی کوه طورست جمکران

منزلگه عاشقان از ره دورست جمکران

کعبه منتظران ظهورست جمکران

خانه ی امید زینب صبورست جمکران

مشق عشق یاوران ظهورست جمکران

صاحبش ز چشم حاسدان بدور است جمکران

مامن و انجمن اهل صبورست جمکران

مهمانش غرق تحیت و درودست جمکران

به وقت عزا وشهادت اهل بیت غرق ماتم اندوه ست جمکران

به وقت ولادت اهل بیت محمدی غرق شادی وشورست جمران

چهارشنبه شب غرق توسل ونورست جمکران

به هرجمعه صبح ندبه خوان حضورست جمکران

همین نزدیک،نه دورست جمکران

دلم مالامال از عشق به صاحب ظهورست به جمکران

عطریاس ولیش همیشه مشموم ست به جمکران

عمریست منتظر منتقم صبورست جمکران

همه ی اوقات غرق در اللهم عجل الولیک برای ظهورست جمکران

دائم پذیرای قدوم عاشقان مهدی موعود است جمکران

برای سلامتی در ظهورش صلوات

نظر شما درباره این شعر چیست؟

خوشحال میشوم در نظرات بگویید

منبع:Mahdi-yas.Loxblog.com


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : جمعه 5 تير 1394
او خواهد آمد

 

لطفا این شعر رو تا آخر بخونید

عشق مهدی(عج)بیمار ورنجورم کرده

عشق مهدی(عج)صبر از کف برونم کرده

عشق مهدی(عج)دیوانه و مجنونم کرده

عشق مهدی(عج)بی تاب وتوانم کرده

عشق مهدی(عج)درجوانی پیر وناتوانم کرده

عشق مهدی(عج)افتان ولرزانم کرده

عشق مهدی(عج)دست بر دیوارم کرده

نام مهدی(عج)هوشیار وبیدارم کرده

نام مهدی(عج)از خواب غفلت بیدارم کرده

نام مهدی(عج)آواره کوه وبیابانم کرده

نام مهدی(عج)روانه ی جمکرانم کرده

نام مهدی(عج)حاجت روایم کرده

نام مهدی(عج)اسیر ومبتلایم کرده

نام مهدی(عج)چشم به راهم کرده

نام مهدی(عج)مشکل گشایم کرده

نام مهدی(عج) عازم بین الحرمین وکربلایم کرده

نام مهدی(عج)چهل چهارشنبه عازم خانه ی خدایم کرده

نام مهدی(عج)چله نشین خانه ی پیغمبرانم کرده

شاید مادرش زهرا(س) دعایم کرده

شاید جدش هم نیم نگاهم کرده

رسوا نیست نیست عاشق مهدی(عج)

لیلی نیست عاشق مهدی(عج)

زلیخا نیست عاشق مهدی(عج)

شیرین نیست عاشق مهدی(عج)

کوه کن نیست عاشق مهدی(عج)

مجنون نیست عاشق مهدی(عج)

اویس قرنی ست عاشق مهدی(عج)

کوهی استوار است عاشق مهدی(عج)

عاشق بی مثال است عاشق مهدی(عج)

قرین انبیاست عاشق مهدی(عج)

حبیب اولیاست عاشق مهدی(عج)

دشمن اشقیاست عاشق مهدی(عج)

مشمول دعای زهراست عاشق مهدی(عج)

مشمول رحمت والطاف خداست عاشق مهدی(عج)

انشاا...درزمره ی شهدای کربلاست عاشق مهدی(عج)

سینه چاک و جان نثار مولاست عاش مهدی(عج)

به وقت ظهورش در رکابش است عاشق مهدی(عج)

منبع : Mahdi-yas.Loxblog.com


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمدرضا فاطمی نژاد
تاریخ : جمعه 5 تير 1394

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


http://www.hadithlib.com/guides/view/19/-%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C-(%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C) http://www.yareghaeb2.LXB.irچتروم مذهبی یا رغائب